ن والقلم و ما یسطرون

اگر تو نبینی ام ... من هم نمی بینم ام
مشخصات بلاگ

اینجا دیگر به روز نخواهد شد

در مطالب قبلی عرض کردم که در این آدرس مینویسم:

https://touresina.blog.ir/

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۵ مطلب در مهر ۱۴۰۱ ثبت شده است

جمعه, ۲۹ مهر ۱۴۰۱، ۰۴:۱۳ ب.ظ

میتونی تصورش کنی؟

گاهی برای قدردانی از چیزی که داریم اما کامل نمیدونیمش و نقص هاش هم اذیتمون میکنه باید قدرتی داشته باشیم که بتونیم نبودنش رو تصور کنیم..‌.

اون وقت کلا زاویه نگاهمون تغییر میکنه...

مثلا پدر یا مادر در منزل دارن اسما الله ی رو تجلی میدن... همین پدر و مادر ممکنه نواقصی رو داشته باشن، اذیت هایی داشته باشن...

تا حالا تونستید دنیا رو بدون تجلی این اسما الهی تصور کنید؟!!!

قطعا دنیا جای وحشتناک و ناامنی خواهد بود...

همسران هم دارن اسمایی از حق رو تجلی میدن... 


به همسرم میگم با تو بودن و در کنار بچه ها بودن یکی از بزرگترین لذت های دنیاست

چون برام به وضوح روشنه چه اسمایی از حق متعال داره از وجود همسرم در خانه جاری میشه...

من بدون این اسم ها حتی لحظه ای نمی تونم دنیا رو تحمل کنم

همین همسری که گاهی به همدیگه نقدهای جدی هم داریم...

بیاییم زاویه نگاهمون رو تغییر بدیم...

فرصت با هم بودنمون خیلی کمه...

۸ نظر موافقین ۱۱ مخالفین ۱ ۲۹ مهر ۰۱ ، ۱۶:۱۳
ن. .ا
شنبه, ۲۳ مهر ۱۴۰۱، ۰۶:۵۵ ب.ظ

رسانه و روح زمانه

زنهایی که توی عصر ما بیش از 2 فرزند میارن واقعا کار سختی میکنن...

شاید بشه گفت کسی که دو یا سه فرزند در عصر ما داره سختی های یک زن 6 فرزند دار رو داره در دهه 60...

چرا؟!!

چرا این ادعا رو میکنم؟

چون توی عصر ما زنی که بیش از 2 فرزند میاره فقط با سختی بزرگ کردن بچه ها روبرو نیست... بلکه داره با یک سبک زندگی اشتباهی که توسط رسانه همه گیر شده هم میجنگه... و شما اگر توی سبک زندگی دچار جنگ با اکثریت بشید سختی هایی رو تجربه میکنید که قبلش با این سختی ها روبرو نبودید...

 

مثلا مقایسه کنید یه زوج 25 ساله رو که ماشین ندارن... همین زوج 25 ساله در دهه شصت هم ماشین نداشت... به کدوم بیشتر سخت میگذره؟

قطعا به این زوج عصر ما...

 

میدونید این پدیده ها رو چجوری باید بهش نگاه کنید؟

اینها روح زمانه رو میسازن...

 

راستی روح زمانه یعنی چی؟

بذارید بیشتر حساستون کنم... توی قرآن میفرمایند ما پیامبران رو به "لسان قوم" فرستادیم...

لسان قوم یعنی مثلا اگر اون قوم عربی صحبت میکرد... پیامبرشون هم عربی صحبت میکرد؟!!

نه...

یه چیزی شبیه رفتار حضرت ابراهیم... رفت با بت پرست ها نشست... بعدش گفت من این بت رو دوست ندارم...

این میشه به لسان قوم...

لسان قوم زائیده ی چیه؟

ربطش با روح زمانه چیه؟

ربط این دو با سبک زندگی چیه؟

ربط سبک زندگی و روح زمانه با رسانه چیه؟

 

من دارم روی اینها فکر میکنم... شما هم فکر کنید...



توی ماههای اخیر وقتی حسابی درگیر مسائل رسانه ای بودم و تصمیم گرفته بودم با استاد مشورتی بکنم اما شرایط تماس نبود... خودم تصمیم به اقدام گرفتم...

چند روز پیش که بعد از 1 سال و نیم جلسه بچه ها تشکیل شده بود... جزوات جلسه به دستم رسید...

دیدم استاد تماما در مورد رسانه و فیلم و فرهنگ صحبت کردن...

فکر نمیکردم استاد اینقدر فیلم های هالیودی و نویسنده هاشون و کارگردان هاشون رو بررسی کرده باشن...

اونقدر با خوندن اون جزوه غرق در ابتهاج شدم که حرف نداره...

 

۴ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۰۱ ، ۱۸:۵۵
ن. .ا
سه شنبه, ۱۹ مهر ۱۴۰۱، ۰۳:۱۳ ق.ظ

رسانه

وقتی توی جریان سر و صداهای اخیر دوستی با هیجان اومد با من بحث کنه و اخبار و فیلم های کانالهای اپوزیسیون نظام رو نشونم بده

بهش گفتم، عزیزم تو که میدونی من نسبت به خبرها آدم بی اعتمادی هستم... پس چرا نشونم میدی؟

من قبلا هم بهت گفتم من با نشانه هایی که توی وقایع میبینم، اتفاقات رو تحلیل میکنم...

مثلا میگن امام خمینی چندین بار بعد از انقلاب گفته بودن من وقتی شنیدم در فلان روستای دور از پایتخت خانمی (یا آقایی؟) برای پیروزی انقلاب فعالیتی میکرد فهمیدم انقلاب پیروز میشه...

این میشه نشانه شناسی...

دیدم هاج و واج نگام میکنه فهمیدم بیانم خوب نیست و متوجه منظورم نشد

گفتم: میتونی بهم بگی معنای مقابل رسانه (به معنی عامش) چیه؟!

مثلا معنای مقابل تاریکی ، روشنایی هست.

مقابل رسانه چی میشه؟!

گفت: خفقان، ضد رسانه...

گفتم: نه اگر خفقان باشه، رسانه یعنی آزادی... در حالی که خیلی اوقات خود رسانه عامل اصلی خفقانه...

گفت: نمیدونم

گفتم: مقابل رسانه و رویداد رسانه ای، طبیعت یا رویداد طبیعی هست...

تشخیص اینکه یک رویداد و رویه ای ای ، رسانه ای هست یا طبیعی، کار سختی هست اما مثال میزنم شاید بشه منظورم رو برسونم

 

وقتی ایام اربعین میشه میبینیم دلهای زیادی تمایل دارن برن به کربلا و نجف...

عده ی زیادی با تمام مشقاتش میرن، عده ی زیادی هم نمیرن و از نرفتنشون اذیت میشن...

و این در حالی هست که هر روز تلوزیون خود جمهوری اسلامی داره میگه اتوبوس اون طرف مرز نیست، نجف با مشکل کمبود آب طرفه، مشتاقان دیگه نرن به سمت مرز، اونایی که رفتن زود برگردن :)))

کلا بیشتر داره تبلیغ منفی میکنه... اما حریف دلهای مردم نمیشه...

چرا؟!!

چون این اتفاق یه اتفاق طبیعی بود نه رسانه ای...

هر چیزی که طبیعی نباشه ماندگاری و قرار نداره... برای همین در روایات داریم ظلم ماندگار نیست...

چرا؟!

چون در جنگ با طبیعت انسانهاست...

حالا خودت به من بگو قبل از اینکه رسانه ها بر موج خبر خانم امینی سوار بشن حس دادخواهی داشتی؟!

این حس رو داشتی که ظلم بزرگی شده؟!

خوشبختانه گفت: نه، اما این مدل برخورد پلیس هم هیچ وقت برام خوشایند نبود...

گفتم: خب ناخوشایندیش برای تو طبیعی هست... میتونیم در موردش حرف بزنیم...

اما قضیه ی کف خیابونا با موضوع امینی اصلا طبیعی نیست و چون طبیعی نیست کسانی که میخوان مردم بمونن کف خیابونا میدونن چند روز بعد خبر مهسا امینی سرد میشه و باید سوژه های جدید پیدا کنن... مثلا یه عده از مردم باید کشته بشن... یا اتفاقات بین المللی مرتبط با ایران باید شکار بشه...

اتفاقی که با توان رسانه ایجاد بشه چون مصنوعی هست زنده نگه داشتنش بسیییار سخت و هزینه بر و کم دوامه...

داستان متروپل هم رسانه ای بود...

توی همین شهر چقدر ساختمون پیدا میکنی که بیش از جواز شهرداری ساختن؟!

کسی اعتراض میکنه؟!

حالا یکی از این سازه هایی که چند طبقه اش غیرقانونی بود، فرو ریخت، اتفاق تلخه...

اما ضریبش در بین مردم چقدره؟!!

چقدر از مردم سر داستان متروپل اعتراض کردن؟!

طبیعی بود؟!

نمیدونم... خودت فکر کن...

اگر عقیده ای داریم یا اعتراضی داریم، بهتره طبیعی باشه...

اگر رسانه بتونه به من بگه کجا خشمگین شو، کجا لبخند بزن...

و از من رفتاری بگیره که خودش میخواد... آیا آزادی و اختیار منو سلب نکرد؟!

بخوایم دقیق تر فکر کنیم، رسانه فقط یه شبکه یا پیج یا کانال نیست...

منی که همنشین تو هستم برات در حکم رسانه هستم...

خودت باش...

نذار رسانه ها از تو آدم خوب یا بد بسازن...

 

 

۳ نظر موافقین ۱۲ مخالفین ۱ ۱۹ مهر ۰۱ ، ۰۳:۱۳
ن. .ا
پنجشنبه, ۱۴ مهر ۱۴۰۱، ۰۴:۴۷ ق.ظ

روش معاویه در تبلیغات بعضی مذهبی ها

همسرم برنامه ی «دورت بگردم ایران» رو دوست داره، نمیدونم از شبکه چند پخش میشه اما هر وقت فرصت کنه میبینه، یه بار نظرم رو در مورد این برنامه پرسید، گفتم برنامه خوبی نیست... ( دو تا خانواده ی جوان که هر کدومشون سه چهار تا بچه دارن  با بچه هاشون میرن ایران گردی و جاهای دیدنی ایران رو معرفی میکنن)

با تعجب پرسید چرا؟!!

این برنامه که هم ایران گردیه و هم تبلیغ چند فرزندی و ...

گفتم: چون مشکلات سفر کردن با بچه های قد و نیم قد رو نشون نمیدن، فقط خوشگلاتش رو نشون میدن، این در زبان و ادبیات رسانه یعنی دروغ...

ما با سغر رفتن بیگانه نیستیم، علاوه بر اینکه تقریبا سالی ۶ بار میریم شمال و به خانواده سر میزنیم، سالی دوبار هم مسافرت های طولانی مثل مشهد یا جنوب کشور مثل شیراز یا خوزستان و... داریم... بچه ها توی سفر لج نمیکنن؟! جمع کردن وسایل سخت نیست؟! گاهی بچه ها توی سفر مریض نمیشن؟! توی مسیر بچه ها توی ماشین اذیت نمیکنن؟!... فاطمه زینب توی صندلی بچه چقدر میشینه؟! بیشتر اصرار نداره بغل تو بشینه؟! این اصرارش چقدر کلافه ات میکنه؟!

هیچ کدوم از این مشکلات سفر رو تو برنامه شون نمیبینی...

گفت: آخه هدف برنامه نشون دادن جاهای دیدنی ایرانه...

گفتم اگر هدف اینه بدون خانواده برن... چرا با خانواده میرن و راوی سفر هم دختر خانواده هست؟!... پس هدف فقط ایران گردی نیست، بلکه تبلیغ چند فرزندی هم هست...

و این مدل تبلیغ، یک دروغ رسانه ای هست...ضمن اینکه دروغه، موجب افزایش یس و اختلاف در کسانی که این برنامه رو باور میکنن هم میشه...

مثلا با بچه هاسون میرن سفر... میبینن فقط خوشگذرونی و لذت نبوده... یه جاهایی واقعا بچه ها کلافه شون کردن، بعد هم مرد و هم زن دنبال مقصر اون کلافگی ها میگردن و غالبا هم جناب یا سرکار همسر مقصر تلخی های سفره...

علتش دادن الگو ی غلط از رسانه بود...

مثل خیلی از بلاگر های اینستا که تبلیغ چند فرزندی میکنن و در کنارش فعالیت اجتماعی شون رو تو چشم مخاطب میکنن اما هیچ وقت جیغ و دادشون سر بچه ها و یا غرغرهاشون سر همسرشون رو نمایش نمیدن..‌.

اینها نمیفهمن چه آسیب روانی ای دارن به مخاطبشون میزنن...

ان شا الله یه روزی بفهمن...

یادمه توی یه سخنرانی، پناهیان میگفت: معاویه شیوه تبلیغ دینش این بود که آموزش ایمان میداد اما آموزش کفر نمیداد... لذا همه ی مخاطباش رو ضد ولایت بار می آورد

 

این شیوه رسانه ای که فقط خوبی ها رو نشون میده، در کلیتش همون روش تبلیغی معاویه هست...



داد خود را به بیدادگاه خود آوردم

همین

۴ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۰۱ ، ۰۴:۴۷
ن. .ا
سه شنبه, ۱۲ مهر ۱۴۰۱، ۰۲:۳۰ ق.ظ

بی برکت نکنی کارمون رو!!

من روشی توی کارم دارم که حتی بچه مذهبی ها هم خیلی جاها درک نمیکنن...

میان توی مجموعه ما رشد میکنن، وقتی حسابی قوی شدن به علت اصلی قوی شدنشون پی نمیبرن... و متاسفانه مغرور میشن و به مرور از مجموعه ما حذف میشن...

مجموعه ما نسبت به مجموعه های هم تراز خودش، پول کمتری به نیروها میده اما بیشتر جذب مجموعه مون میشن... چرا؟

چون میگن مجموعه های دیگه جای پیشرفت نیست اما مجموعه ما توش رشد نیروها محسوسه...

اما اغلب متوجه نمیشن علت رشد چیه...

و آخرش میگن از هنر و همت خودمون بوده...

نه که نباشه هاااا... اما مولفه اصلیش نیست...

حتی منم خیلی روش آموزشی خاصی ندارم... به صورت محسوس، چیز دندون گیری هم یادشون نمیدم...

لذا میگن مدیر مجموعه هم چیز خاصی یادمون نداد... از استعداد خودمون بوده...

اما واقعیتش اون استعدادی که ازش حرف میزنن، ۹۰ درصد هم صنف های ما دارن... اصلا جای فخر و مباهات نیست...

من شش تا کار انجام میدم و اونها یه کار، و نتیجه میشه رشد

کار اول من: بهشون اعتماد به نفس میدم

کار دومم: بهشون فضای کار تخصصی تر میدم

کار سومم: ضعفی در کارشون باشه خیلی دوستانه اما با صراحت و قاطعیت میگم

کار چهارمم: کار خوبی انجام بدن تاییدشون میکنم و میگم به فکر خودمم نرسید همچین کاری که کردی و ازت یاد گرفتم

کار پنجمم: نیروهایی که ارتباط بیشتر و سالمی با هم دارن رو کنار هم قرار میدم تا با هم ، هم افزایی بکنن...

کار ششمم: حرف آخر رو من میزنم، ولو اون حرف تکرار نظر یکی از نیروهام باشه...

و در مقابل اونها فقط باید از خودشون انگیزه برای رشد و پیشرفت نشون بدن...

وقتی به اکثرشون میگم علت اینکه رشد کردید این بوده که بهتون فضای کار داده شد بهتون اعتماد به نفس داده شد و در صورت کار درست تایید و در صورت کار اشتباه تصحیح شدید، انگار داری تحقیرشون میکنی...

و انگار از یه جایی به بعد خیلی ها دنبال این میرن که اثبات کنن من بهتر از بقیه ام، و این دقیقا نقطه ی آغاز سقوط و به مرور حذف از مجموعه ما هست...

 

استاد به من گفتن روز آخری که خواستی بری، فوت کوزه گریت رو بهشون هدیه بده...

هر چی فکر میکنم میبینم انتقال این تجربه و این رویه همچین کار ساده ای هم نیست...

توی کار ما خیلی پیش میاد که نیرو کاری انجام میده که خودت هم بلد نبودی، وقتی اون کار مهم رو انجام داد بهتره تشویقش کنی و بگی ازش یاد گرفتی...

این خیلی به اون نیرو انگیزه میده و حالش رو خوب میکنه... اما غالبا وقتی نیرو کار جدید و درستی انجام میده با صداقت باهاش برخورد نمیشه...

 

وقتی میتونیم یه مجموعه ای رو رشد بدیم که نگران جایگاهمون توی اون مجموعه نباشیم...و من نگران نبودم... فقط همین...

 

اندازه ی یه کوه دلم گرفت وقتی دیشب دوست مذهبی و ولایی ام بابت کاری که بعد از یه ماه هم افزایی دو نفره مون (زیبایی شناسی من و توان تکنیکی و اجرایی اون) به نتیجه حدود ۸۰ درصدی رسید ازم خواست بابت انجام اون کارها پاداشی براش در نظر بگیرم...

اولش بهش گفتم اینکه یه ماه پیش نمیتونستی این کار رو انجام بدی اما الان میتونی، پاداش خوبی نیست؟!

تو میدونی ارزش این توانمندی توی بازار چقدره!! پس پاداش اصلی رو دریافت کردی..

گفت آره خیلی ارزش داره ولی الان من کاری رو میتونم انجام بدم که بقیه نمی تونن... باید فرقی باشه...

گفتم اشکالی نداره... برات پاداش در نظر میگیرم... به شرطی که بخش تکنیکی و نرم افزاریش رو کاملا بهم انتقال بدی...

گفت: همه اش رو بهت میگم ولی میشه خواهش کنم به کسی یاد ندی؟!! آخه تو خیلی راحت همه چیز رو در اختیار همه قرار میدی...

دلم از حرفش گرفت... من توی این مدت یه ماهه ۸۰ درصد مسائل نرم افزاریش رو یاد گرفتم و بقیه اش رو هم میتونم با درگیر شدن با اون نرم افزار یاد بگیرم... اما میخواستم متعاونانه تموم بشه...

فقط بهش گفتم: مراقب باش کارمون رو بی برکت نکنی...



یکی از نیرو های دفترم که چهل و یکی دو سال سن دلشت و یه بچه اول دبستانی داشت

کلی انرژی مثبت ازش میگرفتم، دو شب پیش سکته قلبی کرد و وفات کرد...

خدا رحمتش کنه...

حالم یه جوریه از رفتنش... کاملا حالش خوب بود... ناگهانی بود وفاتش...

برای دل بچه اش دعا کنید... و حال خودش در اون عالم...



اتفاقات اخیر کشور موجب شد بیشتر متوجه مسئولیت خودمون بشم

امروز رسانه ها هیچ ابایی از مسخ و سلب قدرت اختیار مردم ندارن و ذاتا تسلط رسانه بر مردم موجب افتادن مردم در دام دیکتاتوری نرم میشه...

بر هر اهل درکی لازمه متوجه خطر اجتماعی و سیاسی رسانه باشه و از طریق خود رسانه تلاش کنه تا فراگیری رسانه موجب سلب و مسخ قدرت اختیار عموم مردم نشه

و این ممکن نیست جز از طریق پای کار آمدن اهالی هنر...

هنرمندان با بصیرت و اهل تشخیص و تمیز...

 

یه نصیحت به خودم:

نکته ها چون تیغ پولاد است تیز

گر نداری تو سپر وا پس گریز

۵ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۰۱ ، ۰۲:۳۰
ن. .ا