شنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۶، ۰۳:۰۵ ب.ظ
چقدر خودت رو میشناسی؟
محمد خیلی خلاق بود در نوشتن...
نوجوان که بودیم نمایشنامه هایی که مینوشت همیشه برای استادش شگفت انگیز بود...
همیشه یه چند سالی از سن خودش بزرگتر بود...
دوران دبیرستان به خاطر شخصیت پخته ای که داشت خیلی دوست داشتم باهاش دوست بشم... اما خیلی های دیگه هم مثل من بودن و دوست داشتن باهاش دوست بشن و همیشه دورش شلوغ بود... برای همین زیاد اصرار نداشتم بهش نزدیک بشم... با دوست تئاتریش (میثم) بیشتر رفیق بودم... اما از خود محمد بیشتر خوشم می اومد...
به پشت کنکور که رسیدیم و هیاهوی مدرسه کمتر شد... بیشتر محمد و میثم رو میدیدم این دیدارها موجب شد خود محمد هم میل به دوستی با من پیدا کرد... دانشجو که شدیم اون حسی که من در دبیرستان به محمد داشتم ، حالا محمد نسبت به من پیدا کرد... از هم صحبتی با من لذت می برد و هر از گاهی می اومد پیشم با اینکه دانشگاههامون بیش از 100 کیلومتر فاصله داشت...
توی سالهای اخیر که دغدغه اجتماعی ام بیشتر شد از محمد خواستم توی تولید محتوا در فضای مجازی وارد عمل بشه... چون واقعا خلاق هست در نوشتن...
حتی کتابی که قرار هست در مورد اون شهید بنویسیم با هم هماهنگیم...
اما در مورد فضای مجازی گفت:
صالح من شخصیتم طوری هست که نمی تونم مستقیم توی فضاهایی مثل تلگرام یا اینستا یا وبلاگ تولید محتوا کنم... اصلا زود به هم می پاشم...
واقعا نمی تونم... دلم میخواد باشم اما اصلا با روحیاتم جور نیست...
ولی اگه بخوای میتونم بنویسم بدم به خودت... خودت هر جور صلاح میدونی عمل کن...
نه تنها قبول کردم بلکه از این تشخیصش نسبت به خودش خیلی خوشم اومد... واقعا میشناسمش...
راست میگه... مزاجش بهم میخوره...
چقدر خوبه در راستای فعالیت فرهنگی یه شناختی هم از خودمون داشته باشیم....
بعضی فعالیت ها درسته که واجبه اما اگر خود رهبر هم بخواد تقسیم کار کنه ممکنه به من بگه شما توی این حوزه کار نکن...بری توی فلان حوزه موفق تری...
اصلا به این موضوع فکر میکنیم؟...
۹۶/۰۳/۲۰