نشانه ی انسان عاقل(1)
+ نشانه اصلی یه انسان عاقل رو میتونی برام بگی؟
-- فکر میکنم دلیل محور بودنشون باشه... یعنی اهل دلیل و استدلال هستن...
+ حتما انسان عاقل اهل دلیل هست اما نشانه اصلی عاقل بودن نیست...
-- فهم بالا داشتن؟
+ خب فهم بالا داشتن هم میتونه نشانه اصلی انسان عاقل باشه... اما نمیشه با این معیار انسان عاقل رو در اجتماع شناخت... چون هر کسی ممکنه بگه فهم من بالاست و شما نمی تونی بفهمی حق با کی هست... مگر اینکه خودت هم ار عقلا باشی...
-- خب تو بگو... نشانه اصلی اش چیه؟
+ یه درخت وقتی سالمه و مفیده که ثمر خوبی بده... ثمر یه درختِ میوه ، میوه هاش هستن... فرض کن یه درخت سیب خیلی خوش ظاهر باشه... هیچ نقصی در ظاهرش پیدا نباشه... برگها همه سبز... تنه سالم... اما میوه نده... آیا این درخت سالمه؟
-- طبیعتا یه جای کارش میلنگه...
+ انسان عاقل یه ثمراتی داره... اگر اون ثمرها رو در شخصی ندیدی بدون یه جای عقلش میلنگه... عقلش ناقصه... مثلا اگر حافظ قرآن بود و همه فلسفه و عرفان رو از بر بود و قدرت سخنوری و استدلال بالایی هم داشت و تدریس هم میکرد اما اون ثمرات رو در اون شخص ندیدی بدون به برخی از تجلیات عقل (فهم نظری) مشغول شده... و به خود عقل نرسیده... یه جورایی فرستادنش دنبال نخود سیاه...
-- خب اون ثمرات چیه؟
+ من بگم؟... نمیخوای خودت روش فکر کنی؟
-- چرا ، ولی یه مقدار بحث رو بازتر بکن... تا بستر فکر کردن فراهم بشه...
+ خیلی از مرغ ها رو تخم هاشون میشینن، اما نشانه اون مرغی که اراده کرد از تخم هاش جوجه به دنیا بیاره چیه؟
-- ؟
+ مرغی که اراده کرد از تخم ها جوجه به دنیا بیاره... کُرچ میشه... به کسی که به تخم هاش نزدیک بشه حمله میکنه... از تخم هاش حفاظت میکنه... شجاع میشه... جلالی میشه...
دانسته های نظری انسان عاقل، تخم هاش هستن ، اگر مثل مرغ کُرچ رو تخم هاش نشست و مراقب اونها بود و به اون تخم ها التزام پیدا کرد مشخصه که عاقله...
-- آهان... گرفتم...
+ اما باز هم فکر کن... نکات بیشتری گیرت میاد
-- :)
بی ربطِ نوشت:
بیش از یک ساله دوست دارم این مسئله رو مطرح کنم اما هیچ وقت مناسبتش رو پیدا نکردم...اما حالا فکر میکنم مناسبت خاصی نمی خواد:
دو کلمه ای که در محیط وبلاگ همواره توی ذوقم زد و هیچ وقت به رسمیت نشناختمش این دو کلمه بود:
1 پست = مطلب
2 کامنت = نظر
کاش التزام پیدا کنیم که حتی به جای کلمه ایمیل یا جیمیل بنویسم : رایانامه