ویژگی ممتاز اهل ولایت
استاد سر کلاس از عظمت مقام انسانهای کامل میگفت و از اینکه چرا به امام میگوئیم "قائم"...
از اینکه کل نظام هستی در موجودیت خود قائم به ولایت انسان کامل هستن...
از معنای "لولا الحجة لساخت الارض باهلها" میگفت...
از معنای بقیة الله میگفت... و ذهنها را میشوراند...
علی از این همه عظمت انسانهای کامل لذت میبرد و از اینکه خدا همچین بنده هایی داره غرق در شادی بود...
که ناگهان صدای سوالی فضا را پر کرد
کمیل: استاد آیا برای ماها هم این امکان وجود داره مثل 14 معصوم بشیم... به مقام اونها برسیم؟
استاد: نه پسرم... به غیر از این 14 نور مقدس احدی به این مقام نخواهد رسید...
محسن: خب چرا استاد؟... این تبعیض نیست؟
استاد: اگر راه برای رسیدن به این مقام بسته بود شاید میشد حرف شما رو پذیرفت... اما راه برای رسیدن به مقامات ائمه باز هست... منتها کسی اون سعه رو نداره که برسه...
اگر فرمودن کسی به مقامات این اعاظم نمیرسه یک خبر هست... یعنی ما اول تا آخر عالم رو دیدیم... کسی اون همت رو نداره به این مقام برسه...
میلاد: خب استاد چرا اونا تونستن و ما نمی تونیم؟
استاد: خب این عالَم، عالم اسباب و علل هست... مثلا آیا ممکنه پدر و مادر شما یک و شصت قد داشته باشن و شما قدت به صورت طبیعی بشه دو متر و بیست؟... نمیشه... ظهور هر چیزی بستری لازم داره و ...
خیلی بحث شده بود و اکثرا این اشکال رو داشتن که خدا برای یه عده امتیاز ویژه قائل شد و ما هم دوست داشتیم به اون مقامات برسیم و اما خدا....تبعیض.... جبر... ظلم خدا به بنده های... و بسیاری اشکالات از این دست...
بحث به اتمام رسید و تقریبا تمام بچه ها منطقا قانع شده بودن... استاد در انتها گفت:
اما کسانی از ماها میتونن اونقدر رشد کنن که دل این معصومین براشون تنگ بشه... یا با دیدن چهره ی اون شیعه مبتهج بشن... و معصوم دوست داشته باشه اون شیعه به دیدارش بیاد... همنشینش بشه... معصومین عاشق بعضی از ما آدمهای معمولی غیر معصوم میشن... میفهمید یعنی چه؟
علی پرسید : اون انسانها چه ویژگی ای دارن؟
استاد: کسانی که با شنیدن فضائل معصومین و انسانهای الهی (غیر معصوم) حتی یک بار هم در دلشون خطور نمی کنه پس ما چی... یا چرا اونها؟
کسانی که با شنیدن فضائل بزرگان لذت میبرن ... هر چند خودشون اون فضائل رو ندارن...
از شنیدن فضائل هر انسانی لذت میبرن... حتی اگه اون انسان معصوم نباشه...
کسانی که وقتی برتری و خوشبختی دیگران رو نسبت به خودشون میبینن مبتهج میشن... و غرق شادی از اینکه یک انسان به این نعمات رسیده...
اما اکثر ماها اگر موضع نگیریم... اگر نگیم تبعیضه... اگر حسادت نکنیم... اگر نگیم دروغه... در بهترین حالتش اینه که غبطه میخوریم...
علی: خب استاد ما هیچ وقت نسبت به معصومین حس بد یا حس تبعیض نداشتیم...
استاد: شکر... اما چون مستقیم با معصومین رابطه نداریم هنوز این حسن ظن به معصومین محک دقیقی برای اهل ولایت بودن ما نیست... امام حسین در مسیر مکه به کوفه تایید کرد دلهای کوفیان با امام هست... این باید ما رو بترسونه... شما دنبال محک زنده بگرد...
علی: چه محکی مثلا؟
استاد: مثلا اهل ولایت کسانی هستن که اگر خودشون همسر بسیار بدی داشته باشن ، هر زوج خوشبختی میبینن خیلی ذوق میکنن... دوست دارن سجده شکر بجا بیارن به جای اون زوج خوشبخت... هرگز حتی به ذهنشون خطور هم نمی کنه: خدایا مگه من چه چیزی کم داشتم که مثل اونها نشدم و...
خلاصه این آدمها کم هستن... قلیلا من عبادی الشکور...
من هم دیگه سر جلسه اش نرفتم (از تکرار حفظیاتش خوشم نیومد، هر چند ظاهرا لباس منطق پوشیده بود)