راستش من همیشه عقبم
اونوقتی که باید به حرف بیام زبانم بسته است...
نمیدونم چه علتی یا حکمتی داره...
شهرت بدون هماهنگی و ناگهانی و فراگیر شهید حججی خیلی برام سوال برانگیزه...
در موردش زبانم و بیانم یاری نمیکنن اما میتونم یه نوشته ای رو براتون بذارم که به نظرم قابل تامل و زیباست...

عارضم به خدمت شما که یکی از روحانیانی که در برنامه سمت خدا میاد و اصفهانی هست یه خاطره ای رو از ایشون تعریف کردند که میومدند خادمی هیئتی حدود 60 کیلومتر دورتر از نجف آباد و بر میگشتند
شهید گفته بوده که من جایی مثل آشپزخانه باشم که جلوی چشم نباشم زیاد
ایشون میگفت نمیخواست زیاد دیده بشه و خدا اینطور بهش آبرو داد و به همه شناسوندنشون
دومین چیزیکه به نظرم ایشون روخیلی بُلد کرد اخلاص ایشون هست
عاقبتتون بخیر بحق حضرت ابوتراب