ن والقلم و ما یسطرون

اگر تو نبینی ام ... من هم نمی بینم ام
مشخصات بلاگ

اینجا دیگر به روز نخواهد شد

در مطالب قبلی عرض کردم که در این آدرس مینویسم:

https://touresina.blog.ir/

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
شنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۳:۴۶ ق.ظ

خون رو با خون نمی شورن

- - :اینکه به آدم عیبی که نداره رو نسبت بدن سنگین تره؟

یا عیبی که داره رو بگن؟

+ +: قطعا عیبی که داره رو بهش بگن براش سنگین تره

- -: چرا؟!!  من فکر میکردم اولی سنگین تره!! چون یه تهمته...

+ +: قبل از وقوعش همه همین فکر رو میکنیم... اما وقتی عیبی که نداریم رو بهمون نسبت دادن و دلمون شکست به وضوح میبینیم خدا بهمون نزدیک تر شده...

و این یعنی اوج سبک بالی... اما وقتی عیبی که داریم رو بهمون گفتن... باید غرورمون رو بشکنیم و بپذیریم... این سنگینه...

- -: حالا چون سنگینه باید بگیم یا نگیم؟

++: نمیدونم... کار سختی هست...

- -: همین؟!!

+ +: باید سنگینی اش رو شکست... برای همین کار سختی هست...

- -: خب شکستن غرور در هر صورت درد داره... چرا این دغدغه رو داری که باید سنگینی و سختی اش رو کم کرد؟ منیت و تکبری هست که خودش بنا کرده... بعد تو چرا باید غصه ی سنگینی شکستن این غرور رو بخوری؟!!

+ +: جواب به این سوال هم سخته

- -: بگو من سعی میکنم بفهمم

+ +: پس کمکم کن که بتونم منظورم رو برسونم... و اون کمک پاسخ به این پرسش من هست: ما چرا نباید غصه ی سنگینی شکستن غرور و تکبرش رو بخوریم؟

- -: چون با اختیار خودش اون تکبر رو بنا کرده... روزی که بنا میکرد باید به فکر تخریب این بنا و دردش هم می بود...

+ +:دقیقا همونقدر که اونی که بنای تکبر و غرور رو میذاره، منیت و خبث درونی داره، اونی هم که میگه سختی شکستن اون تکبر هم به خودش مربوطه، اون شخص هم دچار منیت و خبث درونی هست... و خون رو با خون نمیشه شست...

 

موافقین ۵ مخالفین ۱ ۰۲/۰۲/۳۰
ن. .ا

نظرات  (۹)

کله سحر به چه چیز هایی که فکر نمیکنی عامو بیگیر بخواب :))

پاسخ:
عامو نه
کاکو :)))

حق حق حق حق حق 

(حرف آقای سجاد +++)

پاسخ:
آقا سجاد تحویل بگیر
۳۰ ارديبهشت ۰۲ ، ۰۶:۳۷ صـــالــحـــه ⠀

آره... باید به همدیگه کمک کنیم... هم در شناخت مشکل هم در فرآیند درمان.

نمیشه بگیم من که بهت گفتم برو دکتر! شاید نتونسته بره چون همون لحظه دوباره زخمی شده :(

پاسخ:
همونطور که فرمودن زکات علم نشرش هست
به نظر من زکات تشخیص، مدارا کردن و تحمل کردن و ارتباط گرفتنه...

چقدر حرفهام در مورد ارتباط ناتمام موند...

جالبه که بدونی استفاده  "عامو" از "کاکو" بیشتره 

پاسخ:
بله
من خودم از بعد از خدمتی که توی شیراز کردم تا به امروز از کلمه عااامو استفاده میکنم
هنوز هم هوای شیراز هوای خواب هست؟

منم با سجاد موافقم ساعت یه ربع به چهار به این فکر میکردی که خون رو نمیشه با خون شست؟

من اون ساعت به این فکر میکردم که تیم ملی با کره و ژاپن میخواد چیکار کنه وقتی اون ها لژیونرهاشون تو آلمان و انگلیس بازی می کنند و لژیونرهای ما تو ترکیه و بلژیک

پاسخ:
دیشب از ساعت 1 شروع کردم به نوشتن چند مطلب...
چهار مطلب رو پیش نویس کردم تا بعدا سر فرصت منتشر کنم
این مطلب پنجمی بود که نوشتم و منتشرش کردم...

خب تو هم جای من باشی و کل روزت درگیر کف میدون زندگیت و شغلت باشی..
ساعت خلوتی که گیر بیاری دوست داری اندیشه هات رو بنویسی...

شوخی میکنم وب خودت هر چی دوست داری بنویس

پاسخ:
چه پسر شوخی

:)))) 

همیشه این وبلاگ حرفهای خوبی برای گفتن داره که مشخصه کلی فکر شده

پاسخ:
نظر لطف شماست...
مگه میخونید همیشه؟

بله همیشه وبلاگ شما رو میخونم. دیر به دیر میام ولی میخونم 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی