جواب سوال در مطلب قبلی
شاید من خوب مطرح نکردم سوالم رو...
اما یک وجه مشترک داشت اکثر جوابها:
میگفتن چون دوستش داریم میمونیم و کمکش میکنیم...
نمیدونم چجوری بگم ولی دوستان این مقدماتی هست خیلی...
مگه میشه انسانهایی که خدا بهشون زیبایی روحی داده رو دوست نداشت؟!!
مگه میشه جذبشون نشد؟!!
مگه میشه انسان دوست نداشته باشه براشون وقت بذاره و هزینه بشه؟!!!
اکثر شماها اونقدر پاک هستین که این جذب در قلب شما اتفاق می افته...
اما میدونستین این دوست داشتن شما و این میل به کمک کردن شما به خاطر زیبایی اون عزیز، نه اون عزیز رو از تنهایی در میاره و نه کار خدا با این دوست داشتن ها پیش میره...
واقعیت همینه... دوست داشتن اولیای خدا که زیبایی روحی دارن که اصلا کار سختی نیست...
اصلا مگه میشه کسی یه صفا و زلالیتی در درونش باشه و جذبشون نشه؟!!
چیزی که انتظارش رو داشتم این بود که اکثرا دغدغه ای برای دغدغه ی خود اون عزیز نداشتن...
دغدغه ی اون شخص مال خودش بود... نه مال شما که دوستش داشتید...
البته که من هم سناریوی دقیقی نچیدم و نمیتونه ملاک برای قضاوت باشه... اما طبق اصولی که توی این سالها شناختم میدونم اکثرا جذب انسانهای زیبا میشن چون جلوه ی جمال حق هستن...
اما بیچاره ی راه اونها نمیشن چون راه جلوه ی جلال حق هست و هر کسی تاب جلوه های جلالی رو نداره...
من وقتی فهمیدن سیستم های اطلاعاتی امنیتی هر کشوری مخوف ترین و عجیب ترین سیستم نفوذ و جاسوسی شون اینه که شخصی رو وارد یک سیستمی میکنن و حتی دهها سال هیچ ارتباطی باهاش نمیگیرن...
و اون شخص بعد از مثلا 30 سال ماموریتش رو انجام داده و برمیگرده... در حالی که در کل این 30 سال هیچ ارتباطی با مرکز نگرفته.... خودش میدانها رو میدیده... تشخیص میداده... تصمیم میگرفته... عمل میکرد... اگر موفق شد میرفت مرحله ی بعدی و اگر شکست میخورد دوباره تلاش میکرد...
تا به هدف برسه...
میتونیم از مرکز که نائب امام زمان یا خود امام زمان هست ظاهرا جدا بشیم و جوری در راه اونها گام برداریم که اونها لبخند بزنن و نه تنها لبخند.. بلکه عاشقمون بشن...
میتونیم... اگر طلبش رو داشته باشیم...
عاشق راه بشیم... این کار سختی هست...
والا عاشق رهروان حق شدن هر چند حسن بزرگی هست اما خیلی هم سخت نیست...
دغدغه ی اولیای خدا در جانمون ریشه کنه...
دغدغه ی خودمون بشه... حتی اگر اونها دیگه نباشن... اون دغدغه در ما سرد نخواهد شد...
راه همیشه استقامت داره... و استقامت بدون رنج و سختی نیست...
اگر عاشق رهروان حق هستیم بسی مبارکمون باشه... اما ثمره اش باید عاشق راه حق شدن باشه...
شهدا وقتی عاشق امام میشدن نور میگرفتن... اما وقتی امام هم عاشق اونها میشد که اون رزمنده ها عاشق راه امام میشدن...
مطلب خیلی قشنگی رو بیان کردید و کاملا هم درست، ولی خب حقیقتا مثالتون یکم با این موضوع فرق داشت😅 یعنی خب وقتی بحث مهمان و این حرف ها میشه ما چون دغدغه ی اون آدم صرفا مهمان داریه نمیتونیم به فراتر از اون مورد توجه کنیم ولی دغدغه ی اهل بیت رو همه میدونیم که سعادت جمعی ماست و هدف آفرینش ما آدم ها درون اون هست پس باید عاشق راهشون بشیم. چون یه چیزی هست که به ما هم مربوطه و رسالت اون ها هم برای خوشبختی ماست و اینقدر میدونم که مسئله جدا از حب اهل بیت مسئله ی فردی ای نیست و کاملا جمعیه و اصلا هر کی خودش رو جدا کنه باخت داده.ولی خب مهمان داشتن دغدغه ایه که فقط به خود اون میزبان مربوط میشه نه کس دیگه ای.