ن والقلم و ما یسطرون

اگر تو نبینی ام ... من هم نمی بینم ام
مشخصات بلاگ

اینجا دیگر به روز نخواهد شد

در مطالب قبلی عرض کردم که در این آدرس مینویسم:

https://touresina.blog.ir/

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
شنبه, ۴ شهریور ۱۴۰۲، ۰۱:۲۸ ب.ظ

دست خدا

بچه ی سومم (آخری) دو سالش هست...

دو سال یک کلمه از اینکه بازم بچه بیاریم حرف نزدم... چون نتونستم به قولم عمل کنم و کمکی که خانمم نیاز داشت رو بهشون بدم توی رتق و فتق بچه ها...

خانمم هم حاضر نشد پرستار بیاره...

اما دیروز...

خودش گفت:

گفت نظرت چیه دو سال دیگه به چهارمی فکر کنیم...

 

مهم نیست چند وقت دیگه...

همین که خودش مطرح کرد یعنی دست خدا...

 

موافقین ۱۲ مخالفین ۰ ۰۲/۰۶/۰۴
ن. .ا

نظرات  (۲۰)

چرا انقدر فرزندآوری برات مهمه؟

پاسخ:
تبیینش خیلی سخته...
از اون سوال سخت ها بوده هاا

فکر نمیکردم انقدر سوال سختی باشه برات

چون به هر حال حتما هدفی داری که دنبال فرزندآوری هستی

پاسخ:
باید پدر بشی
اونم پدر چند فرزند...
تا بتونم برات دلیل بیارم

به شرطی که ایندفعه واقعا به قولتون عمل کنید 

پاسخ:
فقط خانمم حق داره شرط تعیین کنه که نکرد...
اوکی؟

نوکی! 

تو جامعه ی خانم ها در مورد همه چیز خلق تعیین شرط می کنن :) چیزی به نام فرد نداریم :))

 

زنده باد جمهوری دموکراتیک خلق کره !!

پاسخ:
جنسمون جور شد

شما با خلق تون شرط تعیین کنید...
من به حرف همون یک فرد عمل میکنم

برو بابا

با فرد خوشبخت باشید^^❤🧸

به قول هایی که به‌ هم دادید عمل هم بکنید ×_× ! :))

ما هم خوشحال می شیم خوشبختیِ فرد رو ببینیم  و خوشبختیِ کسی که فرد دوستش داره رو... :))

اصلا همه ی تلاش حزب برای همینه 🕶

برای خوشبختیِ خلق⚖


سخنگوی جامعه ی زنان هم زیر این پست حرف بدی نزد غیر از حمایت از عشقِ زندگیِ شما.. :)))🕶❤

جبهه نداریم که علیهِ جبهه بگیریم :(

 


پاسخ:
از مرام نامه ی جمهوری دموکرات خلق برامون بگید شاید ما هم جذب شدیم

بچه بزرگ کردن سخته! 

شاید من از دور که میبینم سخت باشه

پاسخ:
اگر سخت نبود که با کمبود جمعیت روبرو نبودیم
کلا انسانها دنبال راحتی هستن و فقط سختی ای رو می پسندن که جزو اهدافشون باشه
دین برای همین روی معرفت تاکید داره
چون معرفت به انسان اهداف بلند میده

اصلا انتظار نداشتم کامنتهای این پست سمی بشه 😅 

 

از طرف ما از خانومتون هم میشه بخواید که هر از گاهی بنویسن؟ حالا چه اینجا چه پست مجزا...

پاسخ:
خانمم چند سال پیش یه بار اومدن و وبلاگی زدن...
بعد کلا ارتباط برقرار نکردن و رفتن سمت پلتفرم های دیگه

سمی یعنی چجوری؟

سمی معانی متفاوتی داره

گاهی به معنی آسیب‌رسانه

گاهی به معنی چیز شوکه کننده (که بیشتر جنبه منفی داره)

«زنده باد جمهوری دموکراتیک خلق کره !!»  اونم تو همچین پست بی‌ربطی یعنی سم 

 

 

ولی من خیلی کنجکاوم ایشون رو هم بشناسم و مطالبشون رو بخونم 👀

پاسخ:
سم رو که زیاد استفاده میکنن دوستان در محاوره شون...
میخواستم بدونم کدوم نظرات سم بوده که خب...
بلاخره جمهوری دمکرات هم برای خودش خلقی هست دیگه...


کنجکاوید که خانمم رو بشناسید؟

بید پیدر شی

اونیم پیدر چیند فیرزند:)

پاسخ:
مسخره نکن بچه جون

بله 

 

بله...

پاسخ:
دوست ندارن
اما از اون دسته ادمهایی هستن که خیلی دنبال دوست میگردن
اما در انتخاب دوست سخت گیرن

اگه بنا به بررسی و سختگیری یقینا قطعا بنده رد خواهم شد 

صرفا جهت شناخت و نهایتا معاشرت بود 

شرمنده 👀🌱

فعلا که با ازدواج فاصله زیادی دارم چه برسه به بچه

من سمم دیگه میخک؟؟

اللری آغمازاسون عجالتا.....!!!

 اللری آغمازاسون حقیقتا................ .

پاسخ:
ایشون باید از کجا بشناسنتون وقتی هیچ آدرس و نشونی ندارید

واقعا توقع داشتید این نظر رو ندن؟

سلام 

خدا قوت به همسر مهربون و صبورتون

الهی که نسل صالح و سالم و پربرکت داشته باشید 

برای ما هم دعا کنید

 

والا ما همین الان هم نفهمیدیم چی میگی

مهم نیست به هر حال

خدا قوت میگم به همسرتون و احسنت به این روحیه تون(:

و اینکه ان شاء الله فرزندان سالم و صالحی نصیبتون بشه 

پاسخ:
سلام
خوش آمدید
دعا کنید جو و هیجان نباشه

سلام

الآن در این زمانه درسته که نیاز به رشد جمعیت و افزایش نیروی انسانی هست، و مسائل دیگه؛

ولی اینو هم در نظر داشته باشیم که شرایط رشد و تربیت فرزند صالح هم بسیار سخت و دشوار شده و مسوولیت پدر و مادر ها رو خیلی سنگین تر کرده.

ای کاش، بیشتر، اونایی به فکر فرزند آوری بیفتند که یا فرزندی ندارند یا تک فرزند هستند.

چون حقیقتاً اگر هرکدوم از والدین، حالا به هر دلیلی اگه نمی تونه برخی نیازهای خانواده بخصوص همسر رو برآورده کنه، بایستی اول اون شرایط رو مهیا کنه.

هرچند راهکارش خیلی ساده است.

خانمها بیشتر به تقویت روحیه و قوای کلامی و انرژیهای عاطفی و احساسی نیاز دارند. که در مواقعی خاص باید دوز اینها رو بالا برد.

و آقایانی که درگیر مشکلات اقتصادی یا مالی یا اجتماعی هستند، شاید نتونند این خلأ عاطفی همسرانشون رو پر کنند.

 

در هر حال

نیاز به تدبیرات همه جانبه داره.

وگرنه در کل، وجود خانواده ای پر جمعیت، با روحیات مختلف، و نفوس متعددی که هرکدومشون آثار اسمائی خداوند هستند؛ واقعاً شور و حال خاص و شگرفی داره.

پاسخ:
فرمایشتون درسته
ولی ما موظف به تلاش و تدبیر و برنامه هستیم
اینکه کف میدان چه اتفاقی می افته بیشتر بنیه ی توحیدی میخواد تا انسان دچار وسواس نشه...
من از انسانهایی که روی نظم و برنامه پافشاری دارن، بیش از انسانهای بی نظم میترسم و اعتمادم برای مسیر ولایت به انسانهایی که تعصب روی نظم دارن کمتر از بی نظم هاست

من حساسیت های همسرم رو میشناسم، برای همین تا الان که سه تا بچه دارم هیچ وقت به همسرم سر هیچ کدوم از بچه هام حتی یک جمله که موجب بشه تحت تاثیر کلام من تصمیم به فرزند اوردن کنه نگفتم
و از طرفی به پتانسیل های همسرم ایمان دارم و میدونم ایشون قابلیت هایی دارن که من برای امید بستن به نسلم خیلی به قابلیت هاای همسرم احتیاج دارم

و وقتی بعضی از دغدغه ها رو بین خانمهای مذهبی میبینم خیلی ناراحت میشم...
چون میدونم کجاها تباهی به بار میاره...
خدا ان شاالله به همه ی ما طلب های صاف و شفاف و بی غل و غش بده...

امیدوارم از این اقرار من ناراحت نشید:

البته بزارید جوری بگم که ناراحتی پیش نیاد:

نه تنها شما

بلکه خیلیها شاید،

یکیش خودم،

حالا به هر دلیلی،

سربسته حرف می زنیم توی این فضا.

 

راستش من از خیلی حرفای دیگران سر در نمیارم.

از بعضی حرفای شما که الآن در جواب به کامنت من گفتید هم سر در نمیارم. ینی نمی تونم بفهمم منظور اصلی تون چیه؟

 

مثلا یدفه رفتید روی مسأله ی نظم.

نظم و برنامه. و پافشاری روی اون، و ربط اون به مسیر ولایت و انسانهای متعصب و ...

نمی فهمم ربطش به مسآله ی مورد بحث ( که فرزندآوری هست) یا حتی ربطش به کامنت من و حرفای من چیه؟

 

منظورتون از دغدغه های خانمهای مذهبی که شما رو ناراحت می کنه هم متوجه نشدم.

شاید توی ذهنتون، برخی از خانمهای مذهبی بیانی مد نظر باشن؛ که متأسفانه یا خوشبختانه با هیچکدومشون تعاملی ندارم و وبلاگهاشونو نمی خونم.

اطلاعی ندارم از اونا.

 

پاسخ:
بحث تدبیر همه جانبه رو کردید
و بحث مهیا کردن شرایط و...
من بحث شما رو عام ترش کردم... گفتم مهیا شدن شرایط دو طرف داره
یکی تلاش و برنامه ی ما...
یکی هم عواملی محیطی که از عهده ی ما خارجه...

ممکنه توی مسائل اقتصادی و اجتماعی و سیاسی شک هایی وارد بشه، که مرد یا زن نتونن روی خط تعادل رفتار کنن...
اونوقت آیا اهداف میان مدت یا بلند مدتشون دستخوش تغییر میشه؟!

اینجا قصه ی هر شخصی ممکنه متفاوت باشه
یکی میگه من تا همسرم فلان درصد از وقتش رو برای من نذاره، کشش ندارم فلان هدف رو محقق کنم
یکی دیگه بگه ، من بهم خیلی فشار میاد اما تحمل میکنم و فلان فشار رو می پذیرم تا هدف تحقق پیدا کنه...

حرفم این بود که تدابیر و مهیا کردن شرایط یه طرف داستان هست و طرف دیگه ی داستان هم اینه که خدا باید ظرف وجود هر انسان رو یه تکون اساسی بده تا لایه های درونی تر رو بریزه بیرون و اون لایه های پائینی تره رو بروز و ظهور بده...
اینجا بحث درد و رنج مطرحه...
هم خوبها توی این تکانه ها خوبی شون بروز میکنه و هم بدها توی این تکانه ها بدی هاشون بروز میکنه...
حرف من این بود که اگر صحبت مهیا کردن شرایط و تدابیر رو مطرح میکنیم که بایدم باشه و حسن نیت ما رو اثبات میکنه، باید اون روی سکه رو هم مطرح کنیم...
کدوم رو؟!!!
اینکه شما با انتخابهای زندگیت هیچ وقتی نمی تونی سنت بروز دادن لایه های درونیت توسط خدا رو حذف کنی...
شما بروز خواهی کرد؟
چطور؟
با شرایط...
که خیلی تز این شرایط ممکنه نا خواسته و بدون دخالت مستقیم شما پیش اومده باشه...
در واقع من نظر شما رو ادامه دادم و روی دیگه ی سکه رو بیان کردم...

در مورد دغدغه ی خانمها...
متاسفانه یک ویژگی داره بین خانمها کمرنگ میسه
حتی خانمهای مذهبی...
شوهر دوست نیستن...
بدون شوهر میتونن پنج روز بگذرونن...

میدونم بعضی شوهر ها کم میذارن، بد میکنن... اینها رو قبول دارم...
ولی حرف و ادعای من سر جاش هست
فرض کتید یکی بگه چرا ماشین پراید وقتی بیش از ۱۰۰ تا سرعت میره اینقدر تعادلش کم میشه؟ ( زن)
یکی بگه چون آسفالت خوبی نداریم (مرد)
اوکی، آسفالتا خرابن... اما دلیل نمیشه که ضعف پراید رو نبینیم...

من بابت این موضوع ناراحتم...
این تاثیر روی نسل میذاره...
نمی تونم بیشتر بازش کنم...


حرفاتونو قبول دارم.

 

اینکه گفتید یه قضیه داره در بین خانوما کمرنگ میشه، شوهر دوست نبودنشون، می دونید دلیلش چیه؟

دلایل متعددی داره البته.

ولی یکی از دلایل بنظرم برجسته تره.

نظر منه البته، با توجه به چیزی که دیدم و دارم می بینم:

آقایون ساده ی بینوا، بخش عمده ای ساعاتشون رو خونه نیستند. سرکار هستند. خانمها فرصت زیادی پیدا کردند تا با اطراف خودشون ارتباط برقرار کنند و .... یه داستان طولانی.

 

بله موافقم باهاتون.

هیچ دلیل توجیه کننده ای وجود نداره برای اینکه ما تک تازی کنیم و بدتر اینکه تقصیرات رو بندازیم گردن طرف مقابل.

 

باز هم موافقم باهاتون و ناراحتی تونو درک می کنم. ولی بنظر من بطور کلی باید یه فکر اساسی واسه خانوما بشه. چه در خانواده، چه در جامعه.

 

خانوما کم کم دردسر ساز میشن.

از ما گفتن

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی