نمیدونم محرم امسال بود یا ماه رمضان...
بحثی رو با این موضوع ارائه داده بودن: "تقوا طرحی برای اداره جامعه"
شاید اگه این بحث رو در زمانی ارائه میدادن که مثلا رئیسی رئیس جمهور شده بود دیگران میگفتن داره برای کم کاری دولت توجیه درست میکنه و مسئولیت ها رو میندازه به دوش مردم... و دولت رو تبرئه میکنه...
اما وقتی یک منتقد عملکرد دولت میاد در زمان مسئولیت اون دولت این بحث رو ارائه میده طبیعیه که حسن نیت در ارائه این بحث خودش رو نشون میده...
یعنی مسئله فراتر از بازیهای حزبی و جناحی هوا محورانه ی سیاسی هست...
حرفهای اصلی این سلسله جلسات این بود که:
- " دولت باید کوچک بشه"
- اینکه همه چیز دست دولت باشه و مردم در تمام امور چشمشون به دست دولت باشه اصلا اسلامی نیست...
- اینکه تمام قدرت و ثروت در دولت متمرکز بشه فساد زا هست و طبیعی هست که قوه قضائیه هم از پس این فساد برنیاد...
- مردم باید بتونن با هم، هم افزایی کنن و بسیاری از امور رو خودشون به دست بگیرن...
- قانون زیادی نشان از سلامت اون جامعه نیست بلکه برعکس...
و نکات بسیار مهم دیگری رو مطرح کردن که اینجا مجال طرحش نیست...
واقعا با این مباحثشون موافقم... حضرت آقا حدود یک سال پیش در جمع بسیجی ها فرمودن : مردم سالاری دینی به این معنا نیست که مردم فقط وقت انتخابات پای صندوق ها بیان... و به بسیج امر کردن شما وارد مسائل اقتصادی هم بشید... و البته مراقب باشید...
یعنی دغدغه خود آقا هم اینه که مردم در مسائل اقتصادی هم افزایی داشته باشن... چرا باید همه چشمهامون به بانک و وام بانکی باشه....
چرا بانک در جامعه اسلامی باید اینقدر قدرتمند باشه که حتی زور دولت و اکثر مراجع تقلید هم بهشون نرسه؟!!!!
قدرت رو از بانک بگیریم فسادش کم میشه انعطاف پذیرتر هم میشه... بانک رو خیلی راحت میشه مهارش کرد... فقط مردم باید بیان وسط میدون...
قرآن فرمود: "لیقوم الناس بالقسط" نفرمود "لیقوم الدولت بالقسط :)"
مسئولین زور بیخود نزنن بانک رو از مردم بگیرن... باید مردم رو از بانک ها گرفت... اونوقت میبینید چطور بانک ها تن میدن به احکام اسلامی...
اگر ده نفر توی یه محله یا فامیل یا روستا به جای اینکه پول هاشون رو توی بانک بذارن بیان پول هاشون رو با هم جمع کنن و یه تولیدی یا یه تعاونی بزنن مگه چقدر نیاز به دولت پیدا میکنن؟
مگر اینکه مشکل این باشه که مردم نتونن در فامیل یا در محله شون به هیچ کس اعتماد کنن... که اگه واقعا این باشه فساد دولتی ها هم اثر تکوینی همین بی اعتمادی ها و جهنم اجتماع (چون بی اعتمادی به همه صفت جهنمی هاست) هست...
حتی یکی از وزرای دولت میرحسین موسوی در خاطراتشون نقل میکردن ما در مسئله ای در هیئت دولت بحث داشتیم و اون این بود که " صنعت و کشاورزی و تجارت" باید مردمی باشه یا دولتی...
به رای گذاشتیم آراء برابر شده بود... و فقط من مونده بودم... رای من خیلی تعیین کننده بود... گفتم بذارید هفته آینده رای خودم رو اعلام کنم... ایشون رفتن خدمت امام و امام فرمودن: صنعت و کشاورزی و تجارت و مسکن باید تماما دست مردم باشد و دولت فقط نظارت کند...
بعد امام به اون وزیر فرمودن:
نگذارید زندگی مردم دست کارمند بیفته...
این حرفها، مباحث تخصصی خودش رو میطلبه من عادت دارم از مسائل اجتماعی و سیاسی دنبال اصل و کدی بگردم... باید سیاست ما عین دیانت ما باشه...
آیا اصلا این مردم سالاری که مردم در بسیاری از امور معیشتی خودشون خودکفا باشن و نیازی به دولت نداشته باشن اسلامی هست؟
اساسا بزرگ شدن دولت موجب قانون گذاری فراوان میشه و صد البته کم اثر شدن قوانین...
قانون اجتماعی زیادی یعنی "غیر مراقبتی"
هر چی فکر میکنم اثر تکوینی "غیر مراقبتی" موجب تضعیف "خود مراقبتی" در عموم مردم میشه.... (تمام حرفم در مطلب همین یک جمله بود)
و نتیجه تضعیف و اضمحلال " خود مراقبتی" همون فساد و افسارگسیختگی اجتماعی میشه...
چیزی که الان باهاش مواجه هستیم...
به نظرم این طرح افراط در "غیر مراقبتی" در اجتماع میتونه عامل اصلی فروپاشی یک جامعه دینی باشه...
شما یه نگاه به پیاده روی اربعین بندازید...
کمترین قوانین دولتی و حکومتی رو اونجا میبینید...
اما میبینید خود مردم با وجود اینکه اکثرشون از قشر بی بضاعت و کم بضاعت هستن چطور بهترین خدمات رو ارائه میدن
اون هم به حدود سی میلیون جمعیت... اون هم در یک کشور جنگ زده...
روی این مسئله فکر کنید...
به نظرم خوبه دوستانی که روانشناسی یا جامعه شناسی خوندن یا مشاور هستن بیان بگن از منظر علمی که خوندن اثر "غیر مراقبتی" روی افراد و اجتماع چیه...