سه شنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۶، ۰۸:۱۰ ق.ظ
نقدی بر مطلب قبل
نسبت به مطلب قبل نقدی به صورت خصوصی شده که من متن نقد رو کامل اینجا منتشر میکنم...
به نظرم رسید چند نکته بسیار بنیادی باید توضیح داده بشه در پاسخ به این نقد...
ممکنه این نقد یه سری از مخاطبان دیگه هم باشه...
در هر صورت این نقد رو بخونید و اگر نظری یا نقدی داشتید بفرمایید من سر فرصت نکاتی که باید گفته بشه رو ذیل همین مطلب اضافه میکنم
نقد:
اصل ماجرا درسته ولی هر استادی هر شخصی حتی هر اولیاءاللهی که ولایت نیس...
نباید اینقد مقام ولایت پایین آورده بشه
استادهای دیندار و اخلاق مدار و عارف و اینا خیلی زیادن دور و بر ما، خیلی هم همه شون دوس داشتنی و خوب هستن ولی خیلی هاشون در صراط مستقیم نیستن... من یاد گرفتم که در این دوره ی آخرالزمان، به هیچ استادی اعتماد مطلق نکنم... تنها کسی که بهش اعتماد مطلق دارم، حضرت آقا هست... همین... در مورد هر کسی غیر از ایشون، بحث می کنم، فکر می کنم، سوال می کنم، نقد می کنم و اگه لازم باشه اشکال وارد می کنم...
تعبیر بیش از حد عبارت اولیاءالله رو هم در وب شما نمی پسندم
به راحتی به هر کسی این لفظ رو اطلاق می کنید!
شاید این هایی که میگید، اهل دل باشن و باصفا ولی اولیاءالله چیز دیگه ایه که ما در حدی نیستیم که بتونم به راحتی به کسی اطلاقش کنیم... مگر اینکه شما خودتون رو در حد خیلی بالا بینید و بدونید!!
۹۶/۰۳/۲۳
الان دو تا مسئله وجود داره...
من در این نظر به مسئله اول پاسخ میدم و به مسئله دوم در خود مطلب مینویسم یعنی به مطلب اضافه میکنم و دوباره همین مطلب رو منتشر میکنم
یکی پاسخ مستقیم به نقد ایشونه
یکی این نقد رو بهانه قرار دادن و نکاتی پیرامون ولایت مطرح کردنه...
پاسخ مستقیم به این نقد رو خیلی ضروری نمیدونم ... به نظرم باید بیشتر از ایشون سوال بپرسم تا پاسخ بدم... سوال بپرسم از این جهت که تفکر شکل بگیره... مثلا بپرسم: فرمودید هر اولیا الله ی ، ولایت نیست... چرا؟... مگه تصورتون از ولایت چیه؟ چطور ولایت رو برای خودتون تعریف کردید... و اولیا الله رو چطور برای خودتون تعریف کردید؟... نظرتون در مورد مراتب در ولایت و اولیا الله چیه؟
فرمودن من یاد گرفتم به هیچ استادی اعتماد مطلق نکنم... جز آقا... خب ما خوشحالیم که به آقا اعتماد مطلق دارید... اما اعتماد نداشتن با برخورد تحقیقی با کلام بزرگان کردن دو مقوله ی کاملا جداست... اساسا از روی بی اعتمادی به کلام هر انسانی رجوع کنید هرگز گشایشی از کلام اون شخص برای شما رخ نخواهد داد... ولو اون شخص انسان معصوم باشه...
بحث رویکرد بر اساس تحقیق و رویکرد بر اساس عدم اعتماد کاملا متفاوته... فرمودید به آقا اعتماد کامل دارم... خب ما نمیدونیم چطور به این اعتماد رسیدید... اما آیا امکان این وجود نداره که در مورد اولیای دیگه هم به همین اعتماد برسید؟... اگر امکانش وجود نداره که باید گفت اصلا مسئله ولایت رو مادون مقام معصوم باید گذاشت کنار ... که اشکالات بسیاری به این مسئله وارده... چون اساسا ولایت یک موضوع بسیار محوری در بین عقیده ی شیعه هست و سطحی ترین برداشت هم اینه که ما فقط ولایت معصوم رو می پذیریم... به بقیه هیچ اعتمادی نداریم...
ببخشید... من به این افراد میگم... مگه راه برای اتصال به معصوم و شاگرد حقیقی معصوم شدن بسته هست؟... که هیچ کس نمیگه بسته هست... اگر این راه بازه پس حتما کسانی بودن که بیش از من و شما همت کردن و به اون مقام رسیدن... ما باید رو اعتماد خودمون کار کنیم نه اینکه اصل مسئله رو ببریم زیر سوال... به جای برخورد بر اساس عدم اعتماد.. برخورد بر محور تحقیق رو مبنا قرار بدیم...
وقتی احتمالش هست به جای یک نفر (آقا) هزار نفر شاگرد حقیقی امام معصوم بشن... چرا ما در صدد یافتن اونها نباشیم؟ و این اصل رو بدونید: هرگز اولیا الله در مقابل هم قرار نمیگیرن... هرگز همدیگه رو نقض نمیکنن... و همواره مهیمن همدیگه هستن... اگر نگران این هستید که اگر علاوه بر آقا ولایت دیگران رو تایید کنید ممکنه چند دستگی ایجاد بشه... نگران نباشید... خود اولیا هرگز در مقابل هم نیستن... بله ممکنه انسان احمقی ادعای شاگردی یکی از اونها رو بکنه و کلا کج فهم باشه و این برداشت رو داشته باشه اینها در مقابل هم هستن... این حمقا در همیشه تاریخ بوده اند... و خواهند بود... شاید برای امتحان ماها...
فرمودید بیش از حد از کلمه اولیا الله استفاده میکنم و به راحتی به هر کسی اطلاق ولی الله میکنم
خب چند نفری که من نام بردم به عنوان ولی الله رو نام ببرید؟ من به ندرت (چون حافطه درستی ندارم نمی گم: هرگز) اسم ببرم از کسی به عنوان ولی الله... به گمونم در این وبلاگ فقط از آقا به عنوان ولی الله نام بردم... بقیه رو در مطلب که اصلا نگفتم شاید در پاسخ به نطرات اسمی برده باشم مثلا از بزرگانی مثل آقای بهجت...
اینکه میگید به راحتی ، به هرکس ، نمیدونم بر چه اساس میگید... اما بحث از ولایت و اولیا الله رو بله... زیاد گفتم... چون محوری ترین عقیده ی شیعه هست... بدون ولایت حتی توحید هم درست درک نمیشه... من در ذیل مطالبی از این جنس (سخن از اولیا الله) در حال بیان یه سری اصول و کد هستم... بحثم این نیست که کدوم شخص ولی الله هست کی نیست...
این هم یه پاسخ اجمالی به نقد شما... دوست نداشتم همین قدر هم جواب بدم چون میدونم هم در مورد اصل ولایت باید اطلاعاتمون بیشتر بشه... هم باید دید عدم اعتماد ریشه در چه چیزی داره... شما میگید خیلی از کسانی که عارف هستن ممکنه در صراط مستقیم نباشن... من میگم درسته... اما من میگم خیلی از عرفا و انسان های خود ساخته هستن که در صراط مستقیم هستن... ما وظیفه داریم اونها رو پیدا کنیم... چند نفر در طول حیات شهید چمران ایشون رو میشناختن؟ شاید در زمان حیاتشون هم میگفتن ما نمی تونیم به غیر از امام خمینی به کسی اعتماد کنیم... مثل شهید چمرانها چقدر در بین ما هستن؟... وظیفه ما در قبال اینها چیه؟...