ن والقلم و ما یسطرون

اگر تو نبینی ام ... من هم نمی بینم ام
مشخصات بلاگ

اینجا دیگر به روز نخواهد شد

در مطالب قبلی عرض کردم که در این آدرس مینویسم:

https://touresina.blog.ir/

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
يكشنبه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۵، ۰۶:۴۳ ق.ظ

تلنگر

صدر نوشت: لطفا لینکی که در انتهای مطلب گذاشتم را هم بخوانید


چند روزی بود که بنا به ملاحظاتی نمیدونستم ادامه نوشتن مطلب " فضای مجازی" که تا حالا سه شماره اش رو منتشر کردم به صلاح هست یا نه... لذا دست نگه داشتم و گفتم بذار یه زمانی بهش بخوره... بلکه زمان تردیدم رو برطرف کنه...


اصل حرفم که حتما باید به تفصیل در بیاد این بود که روحی بر فضای مجازی حاکم هست... یعنی یه ذاتی داره فضای مجازی که خیلی عجیبه... در یک کلام بگم : عقیم کننده هست... جان انسان رو عقیم میکنه... این تهدید بزرگ فضای مجازی هست... یعنی اگر به این ذات فضای مجازی پی نبریم و آگاهانه باهاش برخورد نکنیم حتی حرفهای معنوی میزنیم و میخوانیم و مینویسیم در این فضا اما به مرور از معنا تهی میشیم... یعنی طرف میگه بابا من همیشه دارم مطالب قرآنی و الهی میخونم و مینویسم و... باشه به مرور تهی خواهی شد...«شرح و علتش برای بعد»... وقتی بهش پی بردم وحشتم گرفت... علی رغم وابستگی ام خواستم دورش رو خط قرمز بکشم... اما از اونجایی که به ما فهمانده بودن شیطان دربان حق هست و برای این گمارده شده تا هر بی طهارتی وارد نشه... دیدم این تهدید بزرگ خبر از یک فرصت بزرگ میده... همونطور که وجود شیطان در نظام خلقت خبر از این دارد که اون بالاها خبرهایی هست که مانعی به اسم شیطان وجود دارد... شیطان یک پیام بزرگ دارد و آن این هست که برای اینکه بتونی حقایق بالا رو حمل کنی باید اونقدر قوی بشی که از سد من بگذری... بله برای گذشتن از سد شیطان ، حضور لازمه... یعنی تهدید شیطان برای ما، غفلت و سقوطه و فرصت شیطان برای ما، ضرورت رسیدن به حضور...


دیدم به اندازه خودم باید این فرصت بزرگ رو تبیین کنم... اگر کسی بتونه استفاده از فضای مجازی رو در ید اقتدار و اراده خودش بیاره اثرات خیلی شگفتی در خود خواهد دید و خیرات زیادی براش حاصل میشه... منتها باید به تفصیل درش بیارم...


من بنا به ملاحظاتی نمیدونستم نوشتن ادامه این مطلب لازم هست یا نه که امروز صبح با این مطلب روبرو شدم

  این مطلب خیلی بهم انگیزه داد در ادامه نوشتن مطلب فضای مجازی خودم...

الحمدلله رب العالمین 

۹۵/۱۲/۲۲
ن. .ا

نظرات  (۱)

۲۲ اسفند ۹۵ ، ۱۸:۱۳ یک نویسنده
جالبه. قبلا به چنین مسئله ای فکر کرده بودم، اما نه چندان زیاد. فقط در حد حس. منظورم تهی شدنه