ن والقلم و ما یسطرون
اگر تو نبینی ام ... من هم نمی بینم ام
1. بحث «ظهور صغری» را که طراحی نوعی روند برای ظهور کبری باشد، نشأت گرفته از افکار سطحی سید حسن ابطحی است. نخستین بار، وی این مطالب را از ملاآقا جان زنجانی نقل کرد. ملاآقا جان یک روضه خوان در زنجان بود که مشتی داستان در اطرافش شکل گرفت. آقای ابطحی هم ذهنی دارد دور از فقه و پر از افکار و اندیشه های ماورائی که بسیاری از آنها مخدوش است و امروز بیش از هر زمان بی پایگی این حرفها روشن شده است. چطور آقای ابطحی در این حکومت زندانی و محدود می شود، اما افرادی مثل پناهیان که همان حرفها را، اما در قالب انقلابی می زنند و بعد از ظهور صغری، حرف از قواعد ظهور به میان می آورند و آماده باش می دهند، به راحتی فرصت می یابند که مدام در سیما مطالب و افکار و اندیشه های بی اساسشان منتشر شود.
2. این که کسانی در همه فنون و علوم اظهار نظر کرده، کشور را با لاطائلات به ظاهر دینی خود که هیچ سنخیتی با افکار اصیل شیعی ندارد و مراجع دینی هم آنها را تایید نمی کنند، پر کرده اند، و سیما هم به آنها میدان داده، همه اینها نشان می دهد که ...
3. آیا واقعا قرار است هر کس خوش صحبت است و چند جمله را به هم وصل می کند و حرفهای درشت و تازه می زند که هیچ کدام محک خود را نزد علما پس نداده، باید بتواند از وقت سیما که متعلق به تمام مردم است استفاده کند؟
4. این که این افراد در محضر رهبری این مطالب را می گویند، معنایش این نیست که آن مطالب از نظر ایشان درست است. بارها شده است که رهبری بعد از سخنرانی از آنها انتقاد کرده اند. آقای راشد یزدی به من گفتند، وقتی مداحی در حضور رهبری مطالب نادرستی گفت من به ایشان عرض کردم اینها وقتی در حضور شما این طور بگویند، جای دیگر چه ها خواهند گفت؟ رهبری فرمودند: سال قبل هم این مطالب را گفت و به او یادآور شدم نادرست است، امسال دوباره می گوید! نمی شود انتظار داشت رهبری به هر کسی گیر بدهد. این افراد متخصص و صاحب نظر هستند که باید نظر بدهند و اجازه ندهند روزنه ها بسته شود.
5. وقتی چند مرکز روضه خوانی و مداحی برای سیاست کشور تعیین تکلیف کرد، روشن بود که ماجرا به کجا ختم می شود؟
6. متاسفانه بسیاری از مؤسسات پژوهشی قم با ترویج کیش شخصیت و مراد و مریدی، طلاب خود را گرد خود و برای خود پرورش داده و به رغم هزینه های سرسام آور هیچ خروجی فکری روشنی ندارند. برخی از مشهورترین این موسسات، فقط علاقه مندند شارح افکار رئیس باشند تا حامی جریان علم و دانش دینی مستقل. هرچه می نویسند و چاپ می کنند و گاه بیش از چندین مجله هم دارند، شرح افکار بزرگ تشکیلات است و بس.
7. با توجه به سابقه فکری که از مقام معظم رهبری داریم و آنچه در کتاب «شرح اسم» در باره گذشته فکری ایشان خوانده ایم، ایشان را فردی خرد گرا و واقع بین می شناسیم، اما شرایط به گونه ای شده است که افکار ایشان در میان مجموعه ای از عوامل مؤثر در تفکر جامعه تنها مانده است، به طوری که بخش های مهمی از صداوسیما، این خط خردگرایانه را دنبال نکرده و معرکه را به گروه های شعاری و افراطی واگذار کرده است.
8. کشور نیاز به استراتژیست هایی دارد که دنیا را بشناسند، کشور محتاج دانشمندانی است که علم حقوق را بدانند و راه تحقق حقوق مردم را یاد بدهند. وقتی شما ذهن و عقل مردم را با همین حرفهای بی پایه و پرطمطراق مثل قواعد ظهور پر کردید، دیگر کدام سخن علمی مقبول واقع خواهد شد؟ یک قوم ساده و سطحی خواهید داشت که بی دلیل جوش می آورد و بی گدار به آب می زند و بعد هم زحمات چند نسل را به باد می دهد. کشور با فقه و شریعت باید اداره شود و اخلاق و عرفان سالم هم به عنوان وسیله ای برای ایجاد مناسبات نرم میان مردم باید مورد استفاده قرار گیرد.