ن والقلم و ما یسطرون

اگر تو نبینی ام ... من هم نمی بینم ام
مشخصات بلاگ

اینجا دیگر به روز نخواهد شد

در مطالب قبلی عرض کردم که در این آدرس مینویسم:

https://touresina.blog.ir/

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
دوشنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۶، ۰۲:۵۴ ب.ظ

توفیق یاریِ حق



به شخصه عمیقا لمس کردم که در یاری اولیای خدا، باید لایق بشی تا بذارن براشون کار کنی... تا بذارن براشون خرج بشی...

به زبان و بیان و قلم و مدرک و مقام و سواد و تخصص نیست...

همه اینها وقتی به حساب میاد که خودت رو به حقیقت تحویل داده باشی

۹۶/۱۱/۲۳
ن. .ا

نظرات  (۷)

باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی
گر سوی مستان می روی، مستانه شو مستانه شو...


بسی نیکو و مستوفا بود.


پاسخ:
ممنون بابت این شعر بجا و زیبا
و حضور سبزت
هرچی خواستش....
سلام
پاسخ:
سلام
وقتی اینقدر کوتاه مینویسید یعنی خیلی روی هوش من حساب کردید
و این اشتباست


متوجه نشدم
۲۴ بهمن ۹۶ ، ۰۸:۵۱ خونه مادری
ما به همین امید زنده ایم دیگه
یه دست بر عقول می کشه و به کمال میرسه بعد هم از کنج عزلت می کشه بیرون میگه بیاین باهاتون کار دارم :)

(الکی مثلا لایقیم)
پاسخ:
اون دست همین الان هم هست...
اگر نمی کشن یه جای کارمون گیره...

(الکی مثلا من خیلی عاقلم)
۲۴ بهمن ۹۶ ، ۱۰:۱۱ خونه مادری
بله متاسفانه
من صرفا خلاصه مطلب خودتون رو عرض کردم. هرچند، از این خلاصه تر هم میشد.
پاسخ:
مدتها در سر داشتم مطلبی با این مضمون بنویسم اما نمیشد...
تا اینکه توی این مکالمه به این اندازه بیان شد...

به نظرم بیشتر به تفصیل نیاز داره تا خلاصه...
البته در این وب و این جایگاه
ببینید بین من تا او فاصله ای هست. وقتی تفصیل بیشتر بشه، فاصله بیشتر میشه. واقع امر اینه که حق مطلب فقط "او" ه. تفصیل بیشتر فاصله بیشتر. 
صرفا تضرع کافی نیست. برای در اختیار قرار دادن لوح جان(کلمات شخصیم این نیست ولی خب توضیح متن شماست) باید در خواست ولی خدا و خواست خدا حل شد. صرفا فقط باید ببینی "او" چی میخواد. هر توضیحی که توی ذهن انجام بدیم باعث میشه به اندازه اون تحلیل ذهنی، از اجابت دعوت دور بشیم و درش تاخیر کنیم. 
یاد این شعر افتادم:
حضوری گر همی خواهی از "او غایب مشو حافظ
متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها

البته مصرع اول مد نظرمه.

نمیخواستم تفصیل داشته باشم چون خودم رو در حد توضیح نمیبینم! تلاشم اینی که نوشتم هست ولی عملکردم خیلی فاصله داره. 
شما دعا کنید عملکردم اندازه اینی که نوشتم بشه!
پاسخ:
درک اینکه "او " چی میخواد نیاز به تحویل دادن "خود" هست
نیاز به تعقل هست...
و فرمودن تعقل با تعلق در یک جا جمع نمی شوند...
تحلیل ذهنی ممکنه ما رو نزدیک نکنه اما اگر تحلیل درستی باشه میتونه دور بودن و دور شدن ما رو ملموستر و یقینی تر به ما نشون بده...
و این یعنی وجه نفس به سوی بالا شده...
وقتی شما فاصله رو به شکل یقینی درک کردید یعنی وجه نفس از خاک به سوی افلاک برگشت...
فکری که موجب "ذکر حق" بشه جزئی از مسیر هست...
بدون ذکر هم طی مسیر ممکن نیست...
فکر، ذکر میاره... و ذکر به اعمال انسان جهت میده و موجب قرب میشه...
فکر "فی نفسه" ممکنه قرب نیاره و چه بسا بعد هم بیاره


از تحلیل باید به تحویل برسیم. بعد از تحویل، تحلیل دوری میاره.
زمانی که نزدیک بشیم تفصیل کم میشه.
حواسم به درجه بندی ها هست.


پاسخ:
کسی که حقیقتا خودش رو تحویل داده فوق مقام تحلیل هست...
بحث های علمی خودش رو داره...
راه ادراک فقط تحلیل (به تعریف متعارف) نیست...
تحلیل در مقام فکر مطرحه...
انسان میتونه به جایی برسه که "اذا شاء ان علموا ، علموا" هم بشه...

بله... مراتب رو حتما باید لحاظ کرد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی