ن والقلم و ما یسطرون

اگر تو نبینی ام ... من هم نمی بینم ام
مشخصات بلاگ

اینجا دیگر به روز نخواهد شد

در مطالب قبلی عرض کردم که در این آدرس مینویسم:

https://touresina.blog.ir/

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
شنبه, ۱۹ آذر ۱۴۰۱، ۱۲:۱۳ ب.ظ

مرعوب نشوید... صریح باشید

دوستان به نظر من دیگه نمیشه سکوت کرد و در پاسخ یه عده که هنوز فکر میکنن اعتراضات مردمی هست و در آتشش میدمن، مدارا کرد...

صریح سخن بگید...

نظر قلبی تون رو بگید حتی اگر نتونید مستدل ازش دفاع کنید...

کسانی که در اعدام یک انسان محارب اینطور گریبان چاک میزنن اما سلاخی شدن نیروهای مردمی و بسیجی رو کف خیابونا میبینن و سکوت میکنن... فقط یک معنا داره...

اینها کشش همراهی با حق رو ندارن... به همین صراحت...

و کلام آخر من:

همونطور که پیامبر برای تفسیر و تنزیل دین آمده بودن و امیرالمومنین برای تاویل دین...

امروز هم از شیعیان اون حضرات به تبعیت از امام و پیغمبر خودشون، آقا روح الله برای تنزیل و تفسیر دین اومده و آقا سیدعلی برای تاویل دین...

کاستی های حکومت شما رو دچار خطای در تفسیر و تحلیل نکنه... این کاستی ها و بلکه بیشترش در حکومت امیرالمومنین هم رخ میداده...

حاکمیت دین یه پروسه کوتاه مدت نیست که امروز بخوایم کاستی ها رو علم کنیم و کل نظام رو بزنیم...محارب و اغتشاشگر و معاند باید مر قانون در موردشون جاری بشه...

 

کسی که خیال براندازی داره پای سرد و گرمش هم بایسته... مگه سال 57 اونهایی که خواستن پهلوی رو براندازی بکنن پای سرد و گرمش نایستادن؟

 

 

 

عصر غربالگری هست...



پ.ن:

عزیزان من، من قائلم احدی از معصومین و غیرمعصومین با 14 معصوم خودمون قابل قیاس نیستن...

و بنده هم قیاس نکردم...

اما حرف همونه...

آقا روح الله برای تنزیل و تفسیر دین قیام کردن و سید علی برای تاویل دین...

حجت هستن برای ما...

مجالش باشه کاملا علمی بحثش رو مطرح میکنم... اما الان توی این جو وقت بحث علمی ای که باید در آرامش پیش برد نیست...

اتفاقا چند مطلب قبل سخن از خشت کج احزاب داشتم... در حکومت اسلامی احزاب اینقدر نقش پررنگی ندارن...

باید مردم قوی بشن... به جای احزاب...

موافقین ۸ مخالفین ۲ ۰۱/۰۹/۱۹
ن. .ا

نظرات  (۱۵)

کدوم رسانه رو توی دنیا دیدید که بگه احزاب سیاسی نباید قدرت داشته باشن؟

اگر دلشون برای مردم میسوزه بیان جلوی احزاب بایستن...

رسانه ها خودشون جیره خور احزاب هستن... چطور می تونن جلوی احزاب بایست؟

توی کشور ما هم باید مردم قوی بشن... جلوی این قوی شدن، هر کسی بخواد قدعلم کنه باید نابود بشه...

 

اعدام شکاری به نظر کاملا غیر ذی صلاح من مساوی تمام عدالت نبود 

در مملکتی که قاتل احمدی روشن موفق به فرار می شود

در شرایطی که از شکاری جنایت کارتر ها هنوز اعدام نشده اند

اما خب

آنچه تمامش درک نگردد

تمامش ترک نگردد

متاسفانه پای بسیاری از اتفاقات مهم امضای بی تدبیری ایرانی را می بینم

یکیش همین ماجرای هواپیما که معلوم شد دست چپمان بادست راستمان هماهنگ نبوده .....همین

۱۹ آذر ۰۱ ، ۱۲:۵۷ مهتاب ‌‌

اونچه جامعه رو قانع می‌کنه اینه که مقصرین هر دو طرف محاکمه بشن. 

پاسخ:
سلام
اولا ممنونم که به ما سر زدید... بی تعارف...

ببینید حتی اگر فرض رو بر این بذارم که اون ماموران امنیتی به خطای تشخیص (که محتمله اتفاق می افته) معترضی که به جایی وصل نبوده رو هدف قرار داده... رو با اینهایی که بسیجی وسط خیابون سلاخی کردن رو همزمان مجازات کنن...

باز جو همینی بود که الان میبینید...
چرا متوجه روی رسانه ای بعضی از فریادها نیستید؟

تو اغتشاشات مقصرین هر دو طرف؟ 

اما بد نبود یعنی واجب بود همون روز اول ماجرای مهسا دادگاهی میشد

کسی قصه ی فرهادنظری توی کوی دانشگاه سال ۷۸ یادشه؟

اون روز هوشمندانه تر عمل شد

پاسخ:
منظورتون اینه که باید یه جوری عمل میشد که زودتر شفاف سازی میشد تا مردم بدونن درست چیه و نادرست چیه؟
۱۹ آذر ۰۱ ، ۱۳:۲۰ مهتاب ‌‌

خواهش می‌کنم. من همیشه این‌جا رو می‌خونم و در واقع من ممنونم از شما بابت مطالبی که می‌نویسید.


اون بعضی فریادها مهم نیستن. مهم قاطبهٔ جامعه است که با عدالت، قانع و سیراب می‌شن.

پاسخ:
ولی خب انصاف نیست شما از ما بخونید و ما نخونیم از شما...
از این زاویه هم نگاه کنید :)

واقعا چطور میتونید باور قاطبه جامعه رو از تزریقات رسانه تفکیک کنید؟
اینکه من میگم مردمی نیست و رسانه ای هست، حرف دارم...
مثنوی هفتاد من کاغذ میشه
۱۹ آذر ۰۱ ، ۱۳:۳۲ مهتاب ‌‌

ببینید الان فقط تو شهر کوچیک ما چند نفر تو این قضایا کشته شدن و معلوم نیست هم دقیقا چی شد و کار کی بود. اینا ابهام و سواله برای جامعه و افکار عمومی با خودشون می‌گن چرا فقط قاتلین نیروهای امنیتی باید مجازات بشن. کاملا بدیهیه که برهم‌زنندگان نظم و آرامش و امنیت جامعه باید محاکمه بشن به شکل عادلانه، ولی نادیده گرفتن اشتباهات طرف مقابل، یا اصلا اشتباه هم نه، توضیح ندادن اون موارد درست، جامعه رو عصبانی می‌کنه.

 

من معتقدم ما داریم چوب کوتاه اومدنمون تو مسائل حزبی و جناحی رو می‌خوریم. جایی که باید محکم وایمیستادیم کوتاه اومدیم، حالا مجبوریم تو چیزهای دیگه هم کوتاه بیایم. تو عدالت آموزشی و اقتصادی و بهداشتی-درمانی کوتاه اومدیم، تو تخلفات آقازاده‌ها کوتاه اومدیم، تو اشتباهات بزرگان و دوروبری‌هاشون کوتاه اومدیم، حالا مجبوریم تو اصول اصلی کوتاه بیایم یا به فرض کوتاه هم نیایم، هزینه‌های گزاف بدیم. 

 

آقای قرائتی می‌گفتن پر شدن عالم از ظلم، مفهومش پر شدن عالم از ظالم نیست که ما برای بهتر شدن خودمون و بقیه تلاش نکنیم. حالا ابتلائات آخرالزمان هم قطعی‌ان، ولی لازم نیست ما بهشون دامن بزنیم. اون ابتلائات به واسطهٔ عملکرد دشمن و فضای اومانیستی عالم همیشه هست، منتها الان ما داریم انگار چاشنی اضافه می‌کنیم بهشون :)

 

معتقدم هرچقدر تو عدالت کوتاه اومدیم بسه. عدالت تو تمام حوزه‌ها.

پاسخ:
نمونه اش یکی از دوستان خود من توی ساری...

نه سر پیاز بود نه ته پیاز...
بنده خدا فقط ریش داشت... رفته بود توی جمعیت... تیر خورد به ران و کمرش...
شانس آورد به نخاعش برخورد نکرد...

بعدا مرمی رو که درآوردن دیدن سلاح سازمانی انتظامی و امنیتی نیست...
ظاهرا از توی ماشین شلیک کردن فرار هم کردن...

خب اگر ایشون کشته میشد کی باید این وسط پرتقال فروش رو پیدا میکرد تا بعدش بشینن شفاف سازی بکنن...
نمیشه اینقدر از یه سیستم رسانه ای که خودش در اوج ضعف هست (رسانه های کشورمون) انتظار داشت در حد اعجاز عمل کنن...

شما باید اون دست هایی رو رصد کنید که به هر راهیی که شده میخوان سر و صداها نخوابه...
میدونید چرا نباید بخوابه؟
چون ریل حرکت در دوره جدید تغییر کرده... رو به رشد شده...
نباید این تمرکز توسط سیستمهای مدیریتی کشور وجود داشته باشه...
با وجود دست احزاب، کشور رو به رشد هست...
دست هایی در دولت باز شده (ولو اندک) برای قدرت دادن به مردم...
اما باید از همین الان سیستم رو دچار گیجی کنن...
دست پشت پرده رو ببینید و تحلیل کنید...

البته از شما هنوز یه دلخوری از زمان انتخابات دارم :(

یکم به نظرم ترازوی بعضی اشکال داره؛ خطابم به نظرات اینجا نیست, به حرف هاییه زده میشه

 

اولا یادمون باشه همون طور که یه مشت پنبه هم وزن یه مشت میخ نیست, پس نباید این دو تا رو کنار هم دید

 

ثانیا نباید به بهانه ده گرم وزن پنبه سنگینی کیلویی میخ ها رو زیر سوال برد ...

 

اگر خطایی در سقوط هواپیما یا شکستن و حتی شلیک یه افسر امنیتی به فردی انجام شده اصلا هم سنگ معترضینی که قتل و غارت و شکنجه و فحاشی و پرده دری و هتاکی, کمترین کارشون رو ندید بگیریم.


فعلا دادگاه این برگزار شده, اتفاقا برعکس باید تقدیر و تشکر کرد که دونه دونه هر کدومشون به سزای عملشون برسن آسیاب به نوبت!

 

اقناع جامعه هم اصطلاحیه که یه عده برای هضم اباطیلی که به خوردشون میره و هیچ دقت نمیکنن چقدر باطله به کار میبرن و به نظرم اقتدار رو نباید به اقناع این عده معدود که هیچ مبنای فکری و انسانی ندارن گره زد!

پاسخ:
تازه این دوره افرادی که سهوا توسط نیروی امنیتی هدف قرار داده شدن خیلی کم هستن... در مقایسه با 98...
یعنی توی این موضوع هم پلیس به بلوغ خوبی رسیده...

ما برای جریان 98 از یه شاهد عینی موثق شنیدیم در شهر قائمشهر که وقتی داشتن به سمت کلانتری میرفتن تا تصرفش کنن چه اتفاقاتی افتاد... از اون شرایط بدترش در زاهدان ؟ اتفاق افتاد اما سعه صدر پلیس ستودنی بود... در هیچ کجای دنیا اینقدر مسامحه و مدارا وجود نداره...


۱۹ آذر ۰۱ ، ۱۳:۴۲ مهتاب ‌‌

باور قاطبهٔ جامعه از رسانه جدا می‌شه. می‌تونه جدا بشه. این رسانه‌ها مثل سحر ساحران فرعونن، اگر واقعا تو‌ مسیر باشیم، خداوند یه چوب کهنه رو اژدها می‌کنه و همه یا عمدهٔ تاثیرات از بین می‌ره. مگه تو ماجرای شهید سلیمانی این‌طور نشد؟ کی فکر می‌کرد فرماندهٔ نیروی قدس سپاه که دیگه سیبل اصلی حملات رسانه‌ای دشمنه، این‌طور محبوب قلب‌های آدم‌های متفاوت و مختلف بشه؟ این وعدهٔ خداست که پشتیبان اهل ایمانه. «ان کنتم مومنین» البته. رو این قضیه کار کنیم، تلاش‌های جبههٔ باطل، کف روی آبه.

پاسخ:
مگه ندید چطور اتحاد سردار سلیمانی با ابهام هواپیمای اکراینی پودر شد؟
در مورد ریشه اش فکر کنید...
۱۹ آذر ۰۱ ، ۱۴:۰۶ مهتاب ‌‌

الان خود من می‌تونم چند روایت موثق بگم براتون از همین قضیهٔ حضور مزدورای خارج از مرز. عرضم اینه مردم شایعات مختلف به گوششون می‌رسه، اما بعضا سکوت یا توضیحات و اقدامات ناکافی مدافعین، به معارضین وزن بیش‌تر می‌ده. و الا که با این میزان هزینه‌ای که تو این مدت از طرف دشمن شد، خیلی خیلی هزینه‌های بیش‌تر باید می‌دادیم. قویا معتقدم واقعا کمک‌های خدا و عنایات حضرت ولی‌عصر بوده که الان تو این نقطه هستیم.

 

پشت‌پرده‌ها آخه بدیهیه. یعنی الان سال‌هاست گروه‌های خارجی، امنیت رو گروگان سیاست خارجی کردن. واقعا یعنی تصور شما اینه من فکر می‌کنم صفر تا صد اعتراضات مردمی بوده و با یه سری اعتراضات سراسری کمرشکن روبه‌رو بودیم و صرفا نظام مقصره و این قبیل ساده‌اندیشی‌های مرسوم؟ نه واقعا. عرضم فقط اینه اون بستری که روی اون چنین طرح‌هایی امکان سوار شدن پیدا می‌کنن باید شناسایی و حل بشه.

 

انتخابات؟ از چه نظر؟

پاسخ:
منم میگم کجی ها رو ببینید و به وقتش فریاد بزنید...
مثلا توی انتخابات دیدم از یکی مثل آقای زاکانی دفاع میکردید...و تاییدشون میکردید...
من ایشون رو آدمی حزبی میدونم... هر چقدر هم خوب باشن (در در خوب بودنشون هم ان قلت دارم) حزبی بودنشون یعنی ایشون در تراز انقلاب نیستن...

یه روز هم در تراز نبودنشون میزنه بیرون...
وقت فریاد زدن علیه کجی ها یکیش همون موقع انتخاباته...

۱۹ آذر ۰۱ ، ۱۴:۱۱ مهتاب ‌‌

اتفاقا مثال خوبیه. اون‌جا که درست عمل کردیم نتیجه گرفتیم و اون‌جا که اشتباه کردیم، تاوان دادیم که یادآوری بشه خدا فامیل کسی نیست! پروردگار عالم داره برای روز حساب‌رسی نهایی شواهد و مدارک جمع‌آوری می‌کنه و تو این پروسه، نمی‌شه این همه تلاش شبانه‌روزی جبههٔ معاند، کلا هیچ تاثیری نداشته باشه. همهٔ نصیب اون‌ها از ابدیت همین چند روز دنیاست و بالاخره باید باهاشون تسویه حساب بشه همین‌جا. اون مواردی که ابزار غربال از طرف خود خداست، همه‌چیزش رشده. اما اون‌جا که ما با کم‌کاری‌های عمدی و مکرر و متناوب، سلاح دست شیطان می‌دیم، دیگه نباید به حساب غربال طبیعی آخرالزمان گذاشت.

پاسخ:
بزرگوار...
ما از حضرت نوح که بیشتر به غیب وصل نیستیم...
هفت بار به قومش گفته به من وحی شده که گشایش میشه برای مومنین و عذاب برای کفار... و 6 بارش خلف وعده شده...
مردم چرا باید اعتماد میکردن؟
چرا سیستم غربالگری رو درست نمی شناسیم؟
وعده پیامبر... از طریق وحی...
6 بار عملی نشد...
حق ندارن شک کنن؟

بعدش هم مستحق عذابن؟
منطق خدا چیه؟
۱۹ آذر ۰۱ ، ۱۴:۱۹ مهتاب ‌‌

آخه من اگه بخوام خیلی آرمان‌گرا بشم، عملا باید تو یه سری از انتخابات‌ به نشانهٔ اعتراض یا شرکت نکنم یا کلا رای سفید بدم. ولی کوتاه میام چون نمی‌خوام سیاست رو صفر و صد ببینم و می‌دونم یه تصمیم سادهٔ فردی که در قدرته، چطور زندگی هزاران و بلکه میلیون‌ها نفر رو تحت‌تاثیر قرار می‌ده. و الا که توی دنیای ایدئال، آقای رییسی نامزد مدنظر من نیست واقعا و نه‌تنها نیست، کیلومترها فاصله داره با فردی که به نظر من شایسته است. منتها حتی برای تحقق همون عدالت حداکثری هم قاعدتا قدم اول اینه یه سری بی‌عدالتی‌ها رو فعلا بپذیریم تا وقتش برسه. اما پذیرشی که با نیت تغییر در آینده باشه نه کوتاه اومدن دائمی و رسمی، اون‌طوری که مرسوم شده. و اگر صحبت آقای جلیلیه، اینو اضافه کنم که ایشون همچنان از نظر من بعد از آقای زاکانی قرار می‌گیرن. جناحی و حزبی نیستن، اما مشکلات مهم‌تری در موردشون وجود داره. نه در مورد شخصیتشون، در مورد تصدی جایگاه ریاست‌جمهوری توسط ایشون.

۱۹ آذر ۰۱ ، ۱۴:۳۰ مهتاب ‌‌

حتما ابزاری برای اعتماد وجود داشته که چنین امتحانی از امت حضرت نوح (علی نبینا و آله و علیه‌السلام) گرفته شده. خداوند هیچ‌وقت صرفا ابزارهای آزمایش رو نمی‌فرسته. دلایل اعتماد هم کنارشون هستن و عقل و وجدان و پاکی ضمیر آدم‌هاست که می‌تونه بین این‌ها تمییز بده و همچنان معتقد بمونه. مثلا در وعدهٔ غیبت حضرت موسی ( علی نبینا و آله و علیه‌السلام) هم ابزار سنجش بود (زیاد شدن روزهای غیبت) هم ابزار اعتماد (تحقق وعده‌های قبلی حضرت و نجات از دست فرعون و شکافته شدن دریا و...). در مورد حضرت نوح فقط از ابزار سنجش حرف زده می‌شه، گویی اسباب اعتماد کلا وجود نداشتن و خداوند نعوذبالله دروغ‌گوئه! حالا این روایت تکیه‌ش روی ابزار سنجشه جهت تفهیم میزان سختی ابتلائات، اما مفهومش این نیست ابزار اعتماد وجود نداشته، صرفا این‌جا اشاره نشده و الا خیلی طبیعیه مردم به خدا و پیامبر دروغ‌گو پشت کنن و دیگه حرجی نیست بهشون! اما پیامبران عصمت دارن که ابزار اعتماده، و خداوند وعده‌هایی رو سرجاش محقق می‌کنه که اون هم ابزار اعتماده. و کار ما گسترش این ابزار اعتماد به نظام دینیه. معتقدم مهم‌ترین رکنش در حال حاضر عدالته.

پاسخ:
دقیقا بحث من همینه...
اون ابزار اعتماد رو روش فکر کنید...
مثلا امام زمان فرمودن بعد از من رواة احادیث ما حجت هستن برای شما...
بعد در توضیفشون صفاتی رو برشمردن...
خب آیا این احتمال وجود نداره شما اون صفات رو در شخصی ببینی که واقعا درست نباشه؟

چرا امام زمان اینطوری رهامون کردن؟
خوااااهش میکنم روی ابزار اعتمادی که میگید بیشتر فکر کنید...
ظاهر بنا دارن ابزارهای اعتمادمون رو هم خدشه دار کنن...
چرا؟!!!
تو رو خدا بهش فکر کنید...

ببخشید اینقدر بهتون تاکید میکنم ها
من توی تمام مدتی که وبلاگتون رو دنبال میکردم فقط برای گفتن همین حرف بوده...
بیانش رو پیدا نمیکردم... اما خودتون این بیانی که داشتید به نظرم خیلی گویاست...

ما روی ابزار اعتمادمون هم آزمایش میشیم...
بهش فکر کنید...
۱۹ آذر ۰۱ ، ۱۴:۳۴ مهتاب ‌‌

به سعهٔ صدر پلیس اشاره شد که منم کاملا موافقم. نه‌تنها کاملا موافقم که معتقدم اصلا نباید کار به این همه هزینه دادن از نیروهای حافظ امنیت می‌رسید. این ماجرا او‌‌ن‌ها ر‌و هم در درازمدت خسته و بی‌انگیزه می‌کنه. اما جهت تکرار نشدن اوضاع، لازمه ازش درس بگیریم. تو حوزهٔ عدالت، تو حوزهٔ شفافیت، تو حوزهٔ شنیدن نظراتی که مخالف ماست و... می‌دونم زیاد تکرار کردم، اما بین اینا باز مهم‌ترینش عدالته.

پاسخ:
موافقم... عدالت با تضعیف احزاب به شکل امروزی...
با تقویت مردم... ممکنه...
میشه ازتون خواهش کنم اون بسیجی قائمشهری که روستاشون و روستاهای اطرافشون رو با تدبیر بسیجی و هم افزایی مردم آباد کردن و نمونه جهانی شدن رو سرچ کنید؟
تلوزیون هم چند روز پیش نشونش داد...

در مورد سعه صدر پلیس...
این تصمیم شورای عالی امنیت ملی بوده...
نمیدونم چه کسی این حد از مدارا رو بهشون پیشنهاد داده...
اما فوق العاده عالی بوده... به نظرم فقط یکی در حد ولی خدا میتونه همچین راهبردی بده...

اگر تا این حد مدارا نمیشد اساس حکومتمون سست میشد... به همین صراحت...

@ خانم مهتاب

من منتظر نکته ای که توی خصوصی گفتین هستم

نظر آخر شما رو با پاسخش به همون علت عدم نمایش زدم

من به شما دسترسی ندارم

لطف کنید اون نکته رو کامل بیان کنید

برام مهمه

۲۰ آذر ۰۱ ، ۱۸:۰۱ اقای ‌ میم

رضا تو وضعیتی هستیم که ورود کردن بهش دل و جرات زیادی میخواد چون مقوله حجاب رو بهونه کردند و روی این مساله خیلی گارد وجود داره تو جامعه ما

چند وقت پیش مادرم میگفت یه خانمی بدون حجاب با حالت خاصی تو خیابون راه میرفته و هیچ کس جرات نمیکرد برگرده بهش چیزی بگه

حساسیت ها روش زیاده