ن والقلم و ما یسطرون

اگر تو نبینی ام ... من هم نمی بینم ام
مشخصات بلاگ

اینجا دیگر به روز نخواهد شد

در مطالب قبلی عرض کردم که در این آدرس مینویسم:

https://touresina.blog.ir/

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
يكشنبه, ۴ دی ۱۴۰۱، ۰۳:۵۹ ب.ظ

آرمان ذهنی ۲

چو این تبدیلها آمد 

نه هامون‌ ماند و نه دریا...

دریا نماد پر آبی...

هامون نماد خشکی و بی آبی...

میگه بعد از ابتلائات و امتحانات عشق (تبدیلها) نه پرآبی موند و نه بی آبی...

متر و معیارتون چیه؟!!

برای تشخیص حق، چه متر و معیاری دارید؟!!!

منطق؟!

عدالت؟!

ادب؟!

اخلاق؟!

تجربیات؟!

عرف جامعه؟!

چی؟!!!

زند موجی بر آن کشتی

که تخته تخته بشکافد...

که هر تخته فرو ریزد...

این کشتی همون متر و معیارهای ذهنی ما هست...

پس چکار کنیم؟!!!

چیو معیار حق قرار بدیم؟!!!

بگم؟!

برگردم ادامه میدم...



کاش مثلا میگفتن ، معیار امام معصومه... هر چی ایشون گفتن بگید چشم...

یا حتی کاش یه شخص غیر معصوم معیار بود... میگفتن هر چی ایشون میگن بگید چشم...

دین خیلی باکلاس تر از این حرفاست...

البته که امام معصوم معیاره...

البته که غیر معصوم هم میتونه معیار بشه...

اما تشخیص حق برای ما چطور اتفاق می افته؟!!!

همه جا که به اون شخص معیار دسترسی نداریم...

داشته هم باشیم، اهل دستور دادن نیستن...

.

.



قلب سلیم...

قلب سلیم...

قلب سلیم...



حالا قلب کی سلیمه... قلب کی غیر سلیم؟!

نمیدونم

اما میدونم قلب سلیم نباشه، اون شخص معیار رو هم قبول داشته باشی نمی تونی اطاعت کنی...

احتمالا بازم ادامه داره

موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۱/۱۰/۰۴
ن. .ا

نظرات  (۷)

۰۴ دی ۰۱ ، ۱۷:۱۲ میم مهاجر

اتفاقا امروز هم تو صوت مجموعه روایت انسان حاج آقای نخعی چنین چیزی رو شنیدم

تو ماجرای حضرت نوح(ع)  بحث همراهی مردم با ولی خدا بود

گفتن مواجهه با ولی خدا نیاز به طهارت داره

وگرنه نمی‌شه تضمین داد ما اگر در زمان حیات دیگر اولیاء الهی بودیم و ابتلائات رو از نزدیک درک می‌کردیم آیا دقیقا کار درست رو انجام می‌دادیم؟ 

۰۴ دی ۰۱ ، ۱۷:۲۶ سیاه مست

تا اینجا یعنی اول بریم حمام 

بعد بریم حمام

آقای قرائتی میگفت

حوزه راهم نمیدادن که تو هنوز اینکاره نیستی 

ماجرای آدم کثیفی که وقتی خواست بره حمام عمومی مانعش شدند تعریف کردم  که برگشته گفته خب پس اول برم حمام بعد بیام حمام

آقایان اساتید حوزه از رو رفتند و ....

 

۰۴ دی ۰۱ ، ۱۸:۰۰ اقای ‌ میم

گناهان ما میتونن باعث بشن با وجود دونستن معیار باز هم نتونیم اطاعت کنیم

معیار ؟ بنظرم مرگ !

معیاری که هیچ تغییری و تبدیلی درش نیست

پاسخ:
باور به اینکه همه میمیریم؟!!

آهای که دل در دست دارید و دست در دل

بیایید لیدر ما بی سر و پاها و بی دست و دل ها بشوید

برویم محضرش اعتراض

امتحان را که این همه سخت نمی گیرند

 

پاسخ:
کلا نفهمیدم چی گفتید
ترجمه کنید لطفا

اعتراض دسته جمعی توی روضه یا توی مناجاتها

بخاطر 

بعد مسیر 

قِلت زاد

قلب سلیمی که نیست

عقل پرسشگری که نیست

دست نیکوکاری که نیست

پای رفتنی که نیست

همه اینها

به اضافه اینکه

هروقت از گریه ها توی محافل باز ماندید

برایم گریه کنید

چاره ای نیست باید با چشم شما برایم گریه شود

چون چشم هم نمانده است

باور به اینکه از این تن خاکی خلع خواهیم شد ؛ باور به اینکه ابد در پیش داریم ؛ باور به اینکه مرگ امتداد و البته باطنِ حیاتِ این جهانیست

این روز ها مقداری سرم شلوغه . با مطلب شما موضوع جالبی در ذهنم جرقه خورد که در اولین فرصت سعی میکنم با تفصیل بیشتر درباره ش بنویسم 🙏