اگر نفعی توش میبینی...
توی دو دوره کتابخوانی گروهی که این بزرگوار راه انداختن شرایط مشارکت نداشتم... برای این دفعه سوم امیدوارم بتونم مشارکت کنم...
شاید اگر وقت اجرایی کردن حرفهام رو داشتم در کنار کتب دفاع مقدسی مثلا پویشی بابت خواندن وصیت نامه شهدا و علما رو هم پیشنهاد میدادم... یا خواندن کتب زندگینامه عالمان ربانی چه در قید حیات و چه رخت بر بسته از خاک رو پیشنهاد میدادم... و در بین شهدا شخصیت هایی که اندیشه های تمدن سازی داشتن و مستنداتی بود برای بیان دغدغه هاشون رو پیشنهاد میدادم...
شخصیت هایی مثل شهید چمران... شهید بهشتی... شهید سلیمانی... شهید شاطری... شهید صدر...
اما خب آدم اگر حرفی میزنه باید پای کارش هم باشه... منتها الان شرایطم به گونه ای هست که نمی تونم زیاد حرف بزنم چون نمی تونم توی عمل به حرفهام پای عملش بایستم...
حرکت، حرکت خوبیه...
چرا؟
چرا میگم خوب؟
چون کسی که این حرکت رو شروع کرده رو انسان خیلی خوبی یافتم...
خوبی محرز ایشون برای من یه موضوع خیلی مهم بود و اون انعطاف ایشون در مواجهه با نظرات متفاوت بود...
اینکه توی نظرات به ایشون گفتم من از شما درس گرفتم ناظر به همین انعطافشون در پاسخ گویی بود...
من دوست ندارم همین طوری یک ویژگی خوب رو برجسته بکنم... مثلا بگیم چون فلانی مهربونه ازش حمایت میکنیم...
نه...
انعطاف موضوع مهمی هست...
البته برای انعطاف هم میشه افراطهایی در نظر گرفت...
اما خوب که دقیق بشیم می بینیم اون چیزی که به عنوان افراط در انعطاف ازش حرف میزنیم کلا از جنس انعطاف نیست... بلکه به این نتیجه میرسیم دو طرف بوم انعطاف، انجماد هست...
مثلا پلورالیسم... در کل میگن همه درست میگن... تمام عقیده ها سهمی از حقیقت رو دارن و همه محترمن...
فرصت بشه میتونم در این مورد بیان کنم که این اصلا انعطاف داشتن نیست... این دقیقا یک بروزی از انجماد در اندیشه هست...
اول به خاطر درسی که از ایشون گرفتم... و دوم به خاطر حرکت مفیدی که ایجاد شده تلاشم رو میکنم که مشارکت کنم...
هدف از این حرکت نفع بردن هست...
هر کسی نفعش رو در مشارکت نمیبینه.. شرکت نکنه...
هر کسی نفعی برای خودش میبینه مشارکت کنه...
به همین سادگی...
سلام علیکم
خدا عاقبت همه مون رو بخیر کنه ... ممنونم بابت معرفی این پویش و در مورد لطف شما به من هم همیشه این ذکر رو از نوجوونی داشتم که : «کم من معروف لست اهلا له نشرته» . الحمدلله که به چشم شما اینطور اومده این ماجرا...